دریواخ = قصور ، دریغ داشت و امتناع
قصور = مانید
قصور = هَفتوت
قصور: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
کوتاهی، کم کاری، فروگذاری ( دری )
فرغش farqoŝ ( پارتی: fraqoŝ )
قصور: عبارت است از نبود کمترین دقت, نشانه ای از بی توجهی کامل فرد به مسئولیتهای حرفه ای خود و بی توجهی عمده یک حسابرس نسبت به استانداردهای حسابرسی
مانید
default
قصور ترک فعلی است که شخص باید آن را انجام میداده اما انجام نداده.
تقصیر کردن ، گناه ، خلاف
omission
در بازی جدولانه دو، مرحله دوم، جواب میشه: کوتاهی
قصور درکنار کاستی وکاهلی چیستی
معنی
کاخ وقصر هم میده
قصور جمع قصرهاست
قصور یعنی کوتاهی کردن به طور سهوی ولی تقصیر یعنی کوتاهی کردن به طور عمدی و از روی اگاهی
گناه کردن
کوناهی و کم گذاشتن ( در کاری )
کوتاهی کردن و کم کاری در امری
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)