قصور در دادن نفقهnonsupportقصور ورزیدنto fall, to come shortقصور کردنfail, omit, slack, spare, neglectقصور کردن در پرداخت بدهیdefaultقصور کنندهdefaulter, remiss, underachiever
defect (اسم)علت، عیب، نقص، قصور، کمبود، کاستی، اهو، نکته ضعفfailure (اسم)کوتاهی، ناتوانی، ورشکستگی، شکست، بدشانسی، قصور، خرابی، عدم موفقیت، واماندگی، درمانگیdefault (اسم)کوتاهی، غیاب، قصور، غفلتdelinquency (اسم)کوتاهی، تخلف، تقصیر، قصورdeficiency (اسم)عدم، عیب، نقص، قصور، کمبود، کسر، کاستی، نکته ضعف، ناکارایی، کمیdebt (اسم)وام، دین، فام، قصور، بدهی، قرضcunctation (اسم)مکی، تعلل، تاخیر، قصور، تعویقnegligence (اسم)مسامحه، پشت گوش فراخی، سرسری، قصور، غفلت، اهمال، فراموشکاری، فرو گذاشتshortcoming (اسم)علت، قصور، کمبود، کاستی، نکته ضعفlaches (اسم)قصور، غفلت، تنبلی، سهل انگاریpretermission (اسم)حذف، قصور، از قلم افتادگی
قصور: عبارت است از نبود کمترین دقت, نشانه ای از بی توجهی کامل فرد به مسئولیتهای حرفه ای خود و بی توجهی عمده یک حسابرس نسبت به استانداردهای حسابرسیمانیدdefaultقصور ترک فعلی است که شخص باید آن را انجام میداده اما انجام نداده.تقصیر کردن ، گناه ، خلافomissionدر بازی جدولانه دو، مرحله دوم، جواب میشه: کوتاهیقصور درکنار کاستی وکاهلی چیستیمعنی کاخ وقصر هم میده قصور جمع قصرهاستقصور یعنی کوتاهی کردن به طور سهوی ولی تقصیر یعنی کوتاهی کردن به طور عمدی و از روی اگاهیگناه کردنکوناهی و کم گذاشتن ( در کاری )کوتاهی کردن و کم کاری در امریمشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)+ عکس و لینک