در زبان آذری به قصه ناغیل گفته می شود که تغییر یافته ی نقل است . کلمه ناقل از زبان آذری به زبان های غربی وارد شده و به novel به معنی رمان و داستان بلند تغییر یافته است . قاری ننه گئـجه ناغیل دیـنـده، ( یادش بخیر شبهای سرد زمستان که مادر بزرگ برایمان قصه می گفت ) ... [مشاهده متن کامل]
کولک قالخیب، قاب - باجانی دوینده، ( شب هایی که کولاک و باد سرد زمستانی دیوانه وار به در و پنجره می کوبید . ) قورد گئـچیـنین شنگلیـسـین یینده، ( همان لحظات غم انگیز قصه که گرگ فرصت مییافت شنگلم بز ِ بز را بخورد ) من قاییـدیب ، بیرده اوشاق اولیـدیم! ( چه می شد من به آن روز های کودکی خود برمی گشتم ) بیر گل آچیب، اوندان سورا سولیدیم! ( بار دیگر همچون گیاهی نورس بهاری گلی باز می کردم و دوباره پژمرده می شدم . ) قصه از ماده قص ( بر وزن نص ) به معنی جستجو از آثار چیزی است و اینکه قصه را قصه می گویند به خاطر این است که پی گیری از اخبار و حوادث گوناگون در آن می شود .
قصه:حکایت، داستان، افسانه
شوقات در کارچان ( فارسی دوانی ) به قصه شوقات گویند.
توی کردی "قصه کردن" یعنی "صحبت کردن" : ) ) ) )
ماجرا، داستان، دعوی ( شکایت ) ❤
افسانه داستان
نظر اقای عباس کریمی دخت ( قصه :به معنی گله وگلایه و شکوه هم بکار می رود ، فلانی همیشه گله قصه داره ) با "غُصّه" اشتباه گرفت! که با فارسی تلفظش نزدیک همه.
قِصّة ( عربی ) : خبر یقین قابل بیان واثبات، وقائع وحوادث واقعی. قَصّ: نقل خبر موثق وحقیقی واتفاقات گذشت یا در حال وقوع. ان الحکم الا لله یقصُّ الحقّ و هو خیر الفاصلین ألم یأتکم رسل منکم یقصّون علیکم آیاتی ... [مشاهده متن کامل]
و رسلا قد قصصناهم علیک من قبل ان هذا لهو القصص الحق فلنقصّن علیهم بعلم و ما کنا غائبین یا بنی آدم اما یأتینّکم رسل منکم یقصّون علیکم آیاتی اما در فارسی زبان، قصه به معنی خرافات یا افسانه یا دروغ گوئی ( ایشان قصه میگه ) . . . واین خلط معنی با عربی کاملا در غفلت مفسرین وخطباء وفرهنگ لغت واقع شد. متأسفانه!
قصه gheseh داستان ، افسانه، شرح وقایع ، ریشه کلمه عربی است و جمع آن قصص است ، در گویش شهربابکی وبرخی دیگر ، به معنی گله وگلایه و شکوه هم بکار می رود ، فلانی همیشه گله قصه داره
و «قصّه» از این جاست که تتبّع اثر گذشتگان باشد، و قصّه هم از این جاست طرّه را که مویها بر یک نسق متتابع باشد. روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، ج15، ص: 105