قَصر: به معنای کوتاه کردن و برداشتن از چیزی است که یا به آن اجازه داده شده است، مانند: نماز مسافر؛ و یا به آن اجازه داده نشده ولی انسان از ضعف و ناتوانی خود در انجام آن کوتاهی می کند. کم کردن مو یا ناخن براى خارج شدن از احرام را "تقصیر" گویند. قصر به معنای نگاه کوتاه و دلبرانه است که در وصف حوریان بهشتی آمده است ( حُورٌ مَقْصُورَاتٌ ) قصر از قصور مشتق شده و به بنای مجللی گفته می شود که از برداشتن قسمت نرم از زمین که قابل برداشت است، گفته می شود. ... [مشاهده متن کامل]
حسادت بین مردم باشد، وسیاست در قصر. این یکی دیگر از قوانین جنگل است!
کردی سورانی: کوشک
از منظر شرعی یعنی کوتاهی وسستی
همخانواده با واژه کسری و خسرو است و ریشه ایرانی یا هند و اروپایی دارد
کاخ ، کوشک، ارگ، صرح، قلعه، کوتاه سازی، کوتاهی
قصر تنگبار :قصری که راه یافتن به آن دشوار است . در بیت زیر بالکنایه خلوت . چون در آن قصر تنگبار شدیم چون بم و زیر سازگار شدیم ( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 508 ) واژه ی " castle " و واژه ی " قصر " از یک ریشه ی هند و اروپایی هستند . ریشه ی این دو لغت پس از آنکه به زبان انگلیسی وارد شد به " castle " تبدیل شد و به زبان عربی وارد شد به " قصر " تغییر شکل داد . ... [مشاهده متن کامل]