قصر

/qasr/

    castle
    edifice
    palace
    shortening
    brevity
    barren animal or one that has not been impregnated
    to go scot-free
    to save ones skin

فارسی به انگلیسی

قصر دوران فئودالیته
château, chteau

قصر مانند
palatial

مترادف ها

castle (اسم)
دژ، قلعه، قصر، رخ

alcazar (اسم)
دژ، قصر

پیشنهاد کاربران

قَصر:
به معنای کوتاه کردن و برداشتن از چیزی است که یا به آن اجازه داده شده است، مانند: نماز مسافر؛ و یا به آن اجازه داده نشده ولی انسان از ضعف و ناتوانی خود در انجام آن کوتاهی می کند. کم کردن مو یا ناخن براى خارج شدن از احرام را "تقصیر" گویند. قصر به معنای نگاه کوتاه و دلبرانه است که در وصف حوریان بهشتی آمده است ( حُورٌ مَقْصُورَاتٌ ) قصر از قصور مشتق شده و به بنای مجللی گفته می شود که از برداشتن قسمت نرم از زمین که قابل برداشت است، گفته می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

حسادت بین مردم باشد، وسیاست در قصر.
این یکی دیگر از قوانین جنگل است!
کردی سورانی: کوشک
از منظر شرعی یعنی کوتاهی وسستی
همخانواده با واژه کسری و خسرو است و ریشه ایرانی یا هند و اروپایی دارد
کاخ ، کوشک، ارگ، صرح، قلعه، کوتاه سازی، کوتاهی
قصر تنگبار :قصری که راه یافتن به آن دشوار است . در بیت زیر بالکنایه خلوت .
چون در آن قصر تنگبار شدیم
چون بم و زیر سازگار شدیم
( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 508 )
واژه ی " castle " و واژه ی " قصر " از یک ریشه ی هند و اروپایی هستند . ریشه ی این دو لغت پس از آنکه به زبان انگلیسی وارد شد به " castle " تبدیل شد و به زبان عربی وارد شد به " قصر " تغییر شکل داد .
...
[مشاهده متن کامل]

castle

مکانی بزرگ و مجلل

بپرس