(act based on) prejudgement, punishment of a crime not yetcommitted
قصاص کردن
retaliate, to punish
مترادف ها
nemesis(اسم)
کینه جویی، انتقام، قصاص
پیشنهاد کاربران
قصاص در لغت، اسم مصدر از ریشه «قصَّ یقُصُّ» به معنای پیگیری نمودن اثر چیزی است. قصاص اصطلاح دو کلمه ای و مفهوم آن در جمله تغییر می یابد. قص، به معنی کوتاه و در جمله اگر منظور صبحت کردن باشد یعنی کوتاه کردن سخن، مختصر گفتن است. ... [مشاهده متن کامل]
اصل قصاص اساساً بر این اصل استوار است که شخص باید به اندازه جرمی که مرتکب شده مجازات شود. قصاص ابزاری تحلیلی بود که در جامعه عرب قبیله ای پیش از اسلام برای جلوگیری از خصومت های خونی یا جنگ های جاری در درگیری های بین قبیله ای استفاده می شد. قصاص به شرط برابری اجتماعی انجام می شد، با توجه به اینکه مقتول زن باشد، مرد، بی برده، نخبه یا عادی باشد، فردی از قبیله قاتل معادل کشته شده اعدام می شود. مثلاً فقط کنیز را می توان برای کنیز کشت و زن را برای زن. اما در فعل سریع عمل کردن است. چون در اعصار گذشته در ارکان دولت ها و حکومت ها تعریفی از حبس یا زندان به شکل اصولی وجود نداشت لذا بهترین شکل احقاق حقوق، سریع مجازات کردن بود. مثل کسی که اگر پیش از ظهر فردی را به قتل می رساند، در صورت دستگیری تا غروب حکم قصاص، یعنی رسیدگی سریع انجام می شد چون محلی برای نگهداری یا بازداشت متهم وجود نداشت. انواع قصاص قصاص به دو قسم قصاص نَفْس و قصاص عضو تقسیم می شود. حکم قصاص از احکام مسلّم دین اسلام دانسته شده که آیاتی از قرآن، روایات متواتر و اجماع بر آن دلالت می کند. تساوی در آزادبودن و بنده بودن، یکی بودن دین، بلوغ و عقل از شرایط تحقق قصاص است. اعتراف مجرم، شهادت دو مرد عادل از راه های اثبات قصاص بر شخص جانی است. قصاص، در کنار دیه، حَدّ و تعزیر، جزء چهار مجازات اصلیِ قانون مجازات اسلامی در جمهوری اسلامی ایران است. در فقه و حقوق قصاص مجازات مجرم به شکلی معمولاً مشابه جرم را گویند. قصاص یا نهادهایی شبیه به آن، درمیان جوامع انسانی بی سابقه نبوده است، حتی در قدیمی ترین قوانین بر جای مانده از تمدن های کهن شرقی و غربی، می توان نمونه هایی از «مقابله به مثل» را در نظام های کیفری پیدا کرد. ویل دورانت در تاریخ تمدن می نویسد: در بسیاری از قبایل اولیه، کشته شدن شخص الف توسط شخص ب سبب می شد که فرزندان شخص الف یا دوستش ج، شخص ب را به قتل می رساندند و پس از آن ج را پسران ب یا دوستش د بکشند و این عمل تا آخر حروف الفبا ادامه پیدا می کرد.
قصاص فیلمی به کارگردانی نظام فاطمی و نویسندگی احمد نجیب زاده محصول سال ۱۳۵۰ و تولید شده در استودیو نقش جهان است. دوستی «مظفر» و «قاسم» به خاطر دختر یک تارزن به نام «توبی» به هم می خورد. مظفر که قبل از این در یک رقابت عشقی با قاسم به خاطر «لعیا» همسر امروز قاسم جاخالی کرده بود تصمیم به ازدواج با توبی را می گیرد. قاسم قسم می خورد که زهرش را به او بریزد و همین کار را هم می کند و شبی مست به توبی تجاوز می کند و توبی نیز خود را می کشد. مظفر وقتی از ماوقع مطلع می شود فرزند قاسم را که به شدت مورد علاقه پدرش است می دزدد و بعد تظاهر می کند که برای آزادی فرزندش باید یکشب لعیا با او سرکند. قاسم وقتی این شرط را می شنود اگر چه به ظاهر آن را می پذیرد ولی کارش به نزاع با مظفر می کشد و سرانجام نیز در این درگیری بشدت مضروب شده و می میرد. ... [مشاهده متن کامل]
• ناصر ملک مطیعی • پوری بنایی • گوگوش • غلامرضا سرکوب
قصاص: کیفری برپایه رفتار با ستمکار به گونه ای که او با ستمدیده کرده بنابه درخواست ستمدیده یا نزدیکان او . ( le petit Robet 1 ) . همتای پارسی این واژه ای عربی، این است: ناشنی nAshni ( اوستایی: nArshni ) . ... [مشاهده متن کامل]
قوانین قصاص در جهان را نخستین بار هَمورابی ( حمورابی ) پادشاه بابل در 4000 سال پیش وضع کرد که در قانون حمورابی از قانون های 192 تا 214 چنین آمده است: 192ـ اگر فرزند یک خدمتکار ویژه ی شاه یا یک ندیمه به پدر یا مادر خود بگوید: تو پدر یا مادر من نیستی، باید زبانش را برید. 193ـ اگر فرزند خوانده ی یک خدمتکار ویژه ی شاه یا یک ندیمه پدر و مادر خود را شناخت و دانست کجا زندگی می کنند و از کسانی که او را بزرگ کرده اند بیزاری جست و نزد پدر خود برگشت، باید چشمانش را از کاسه بیرون آورد. 194ـ اگر کسی نوزاد خود را برای شیر دادن به دایه ای بسپارد و آن کودک نزد آن دایه بمیرد، چنانچه آن دایه کودک دیگری را دور از چشم پدر و مادرش شیر می دهد، باید آن دایه را دستگیر و به خاطر شیردادن پنهانی به آن نوزاد، پستان هایش را برید. 195ـ اگر فرزندی پدر خود را بزند، باید دستانش را برید. 196ـ اگر کسی چشم یک انسان آزاد را کور کرد، باید چشمش را کور کرد. 197ـ اگر کسی یکی از اندام های یک انسان آزاد را شکست، باید همان اندامش را شکست. 198ـ اگر کسی چشم برده ای را که از پرداخت شیربها معاف است را کور کرد یا یکی از اندام هایش را شکست، باید 281 گرم نقره بپردازد. 199ـ اگر کسی چشم برده ی یک انسان آزاد را کور کرد یا یکی از اندام هایش را شکست، باید نیمی از بهای او را بپردازد. ( 5/140 گرم نقره ) 200ـ اگر کسی دندان های انسان دیگری را ـ که جایگاه اجتماعی او با وی برابر است ـ بریزد، باید دندان هایش را ریخت. 201ـ اگر کسی دندان های برده ای را که از پرداخت شیربها معاف است ریخت، باید 5/93 گرم نقره بپردازد. 202ـ اگر کسی ضربه ای به سر کسی بزند که جایگاه اجتماعی او از وی بالاتر است، باید شصت ضربه ی تازیانه در برایر چشم مردم بر سرش زد. 203ـ اگر کسی ضربه ای به سر کسی بزند که جایگاه اجتماعی او با وی برابر است، باید 281 گرم نقره بپردازد. 204ـ اگر کسی ضربه ای به سر برده ای که از شیربها پرگود ( معاف ) است بزند، باید 47 گرم نقره بپردازد. 205ـ اگر کسی ضربه ای به سر برده ی یک انسان آزاد بزند، باید گوشش را برید. 206ـ اگر در یک درگیری، کسی دیگری را بزند و زخمی یا آسیب دیده کند، و کتک خورده شکایت کند، اگر زننده سوگند بخورد که عمدی او را نزده، باید هزینه ی درمان وی را بپردازد. 207ـ اگر کتک خورده در اثر شدت ضربات بمیرد، چنانچه کشنده سوگند بخورد که کارش عمدی نبوده و کشته شده فرزند انسان آزادی باشد، 5/140 گرم نقره تاوان می دهد. 208ـ اگر کشته شده فرزند برده ای پرگود ( معاف ) از پرداخت شیربها باشد، 5/93 گرم نقره تاوان می پردازد. 209ـ اگر کسی دختر باردار یک انسان آزاد را زد و باعث شد بچه اش بیفتد، باید 47 گرم نقره تاوان بپردازد. 210ـ اگر آن زن باردار بمیرد، دختر آن کتک زننده نیز باید کشته شود. 211ـ اگر زن بارداری که با ضربه ی کس دیگری بچه اش را انداخته دختر یک برده ی معاف از پرداخت شیربها باشد، زننده باید 23 گرم نقره تاوان دهد. 212ـ چنانچه آن زن بمیرد، زننده باید 5/140 گرم نقره تاوان بدهد. 213ـ اگر کسی کنیز باردار مرد آزادی را بزند و باعث شود بچه اش بیفتد، باید 10 گرم نقره تاوان دهد. 214ـ چنانچه آن کنیز بمیرد، کشنده باید 5/93 گرم نقره تاوان بدهد. این قانون قصاص پیش از پیدایش تورات بوده و نویسندگان تورات آن را از قانون حمورابی برداشت کرده اند و در تورات کتاب لاویان فصل 24 از بند 17 تا 21 چنین آمده است: 17ـ هرکس انسانی را به هر شیوه ای بکشد، سزایش مرگ است. 18ـ هرکس حیوانی را که از خودش نیست بکشد، جایگزین آن را بدهد. جان در برابر جان. 19ـ هر کس به همسایه ی خود آسیبی بزند، همان به وی زده شود. 20ـ شکستگی در برابر شکستگی. چشم در برابر چشم. دندان در برابر دندان. هرکس به کسی بدی کند، همان با او خواهد شد. ( متی، فصل 5، آیه 38 تا 41. مترجم ) 21ـ هرکس حیوانی را بکشد، جایگزین آن را بدهد؛ ولی کسی که انسانی را بکشد، سزایش مرگ خواهد بود.
🇮🇷 واژه ی برنهاده: پِیخون 🇮🇷
تلافی، سزا، کیفردهی، مجازات بزه کار
تنبیه و مجازات کسی که کار بد کرده
شَله=قصاص
کاری ددمنشانه که تنها از ددمنشان عرب بر می آید ، یعنی با او چنان کن که با تو کرد ، مردم با فرهنگ اینگونه کسی را سزا یا جزا نمی دهند.
قصاص از ماده قص ( بر وزن سد ) به معنی جستجو و پی گیری از آثار چیزی است و هر امری که پشت سر هم آید عرب آن را قصه می گوید و از آنجا که قصاص قتلی است که پشت سر قتل دیگری قرار می گیرد این واژه در مورد آن به کار رفته است .
قصاص مجازات قاتل نسبت به خونخواهی مقتول
قِصاص : مختصر جمله"زِن بالقصطاص"؛ مانند چشم در برابر چشم. . . - وبه إعدام قاتل عمد شهرت پیدا کرد - قِصطاص = قِسطاس: ترازوی سالم دقیق ثابت غیر قابل خطا واشتباه - از فعل قسد ( قصد نه قصّ ) : أوّل عدل را برقرارکنید، سپس قسط با قسطاس تقسیم یا مجازات ( قصاص ) کنید: ... [مشاهده متن کامل]
به این معنی قسط بدون عدل ظلم ( ستم ) است؛ وعدل بدون قسط أبتر ( ناقص ) میماند. - کلمه کاملا عربیه ودر لاتین وانگیلیزی = cōnstāns - "وزِنوا بالقسطاس المستقیم". - انتقام، ثأر، جزاء. . . برای واژه "قصاص" مناسب نیست! - علم إقتصاد وقِصاص ( با کسر قاف ) از قصد گرفته شد ( نه قصّ ) : وعلی الله قصد السبیل - وأقصد فی مشیک
پیخونگری
منظور گرفتن حق خود در برابر ظلمی که به شخصی رسیده است . . .
قصاص یعنی جبران ظلمی که در حق شخصی صورت گرفته است.