قسم دادن


    attest
    swear
    to administer an oath

مترادف ها

swear (فعل)
فحش دادن، سوگند خوردن، قسم دادن، ناسزا گفتن، عهد کردن

adjure (فعل)
سوگند خوردن، قسم دادن، لابه کردن، تقاضا کردن، به اصرار تقاضا کردن

پیشنهاد کاربران

یعنی از طرف مقابل درخواست قسم خوردن کردن . مثلا در دعوی وکیل میتواند به نیابت از موکل خود ، از طرف مقابل تقاضای سوگند نمایند و وی را قسم دهد .
استحلاف