قسم

/qasam/

    character
    description
    genre
    genus
    ilk
    kidney
    kind
    lot
    manners
    nature
    order
    sort
    species
    stamp
    stripe
    variety
    oath
    vow

فارسی به انگلیسی

قسم خوردن
swear

قسم خوردن به مقدسات سرچیزهای جزئی
swear

قسم خوردن یا قسم یادکردن
to take an oath, to swear

قسم خورده
votary

قسم دادن
attest, swear, to administer an oath

قسم دروغ خوردن
to swear falsely, to perjure oneself

قسم سوگند
oath

قسم نامه
swearing formula, affidavit

مترادف ها

persuasion (اسم)
تشویق، تحریک، قسم، اطمینان، نوع، ترغیب، اجبار، عقیده دینی، متقاعد سازی، نظریه یا عقیده از روی اطمینان

sort (اسم)
جور، قسم، طبقه، نوع، رقم، گونه، طرز

manner (اسم)
راه، رفتار، طرز عمل، عنوان، قسم، سیاق، فن، نوع، سبک، چگونگی، تربیت، ادب، روش، رسوم، طرز، طریقه، طریق، سان، طور، مسلک، سلیقه

adjuration (اسم)
قسم، لابه، تحلیف، التماس

kind (اسم)
جور، قسم، گروه، دسته، طبقه، نوع، جنس، گونه، طرز، کیفیت، در مقابل پولی

type (اسم)
قسم، نوع، رقم، گونه، الگو، باسمه، کلیشه، حروف چاپ، حروف چاپی

species (اسم)
قسم، نوع، گونه، انواع

genre (اسم)
جور، قسم، دسته، نوع، جنس، طرز

gender (اسم)
قسم، نوع، جنس، تذکیر و تانیی

genus (اسم)
جور، قسم، دسته، طبقه، نوع، جنس، سرده

speckle (اسم)
نقطه، قسم، خال، نوع، رنگ، لکه کوچک

پیشنهاد کاربران

میتوانیم قرآن دو قسمتی کنیم:
قسمت اول برای اثبات قرآن از طرف الله الصمد با ذکر اعجازات.
قسمت دوم بعد اذعان به قسمت اول دعوت به التزام به تبعیت از پیغمبر محمد ( صلی الله علیه وآله ) .
هَلْ فی‏ ذلِکَ قَسَمٌ لِذی حِجْرٍ
...
[مشاهده متن کامل]

فَالْمُقَسِّماتِ أَمْراً
وَ إِذا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُولُوا الْقُرْبی‏ وَ الْیَتامی‏ وَ الْمَساکینُ فَارْزُقُوهُمْ مِنْهُ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفاً
وَ أَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلامِ

یاالله
قِسم: قسمت
قَسَم: سوگند
عظیم ترین قَسَم در قرآن هدایت ( بالاتر از آن نداریم ) :
فَلا وَ رَبِّکَ لا یُؤْمِنُونَ حَتَّی یُحَکِّمُوکَ فیما شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لا یَجِدُوا فی‏ أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَیْتَ وَ یُسَلِّمُوا تَسْلیماً
این تنهاترین وکاملترین معیار برای سنجش إیمان به الله ورسوله ( ص ) .
واژه قسم
معادل ابجد 200
تعداد حروف 3
تلفظ qasam
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی، جمع: اقسام]
مختصات ( قَ سَ ) [ ع . ] ( اِ. )
آواشناسی qasam
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
اقسام ریشه اش قِس�م هست؟؟؟؟ خواهشا تلفظا رو بزارید این طور که مشخصه ۳ تا حالت داره یکیش از اقسامه یکیش قِسَم هس یکیشم قَسَم هست؟
قسم یعنی قول. . . قول دادن
قسم از ادله اثبات دعوی است، قسم به غیرلفظ جلاله اثرشرعی وحقوقی ندارد، باید با لفظ والله، بالله وتالله اد اشود، در دعوی منکربایدقسم یادکند، قاعده مشهوری است که می گوید:البینه للمدعی والیمین علی من انکر، مدعی بایدشاهدداشته باشدومنکرقسم یادکند.
قَسَمیدن = قسم خوردن
قسماندن = کسی را قسم دادن.
( اصطلاح ) به سر شما قسم. . . . .
قِسَم = جیره
قِسَم = سهم - نصیب
قسم:[اصطلاح حقوق] گواه گرفتن یکی از مقدسات بر صدق اظهار خود.
سوگند
بهره ، نوع ، چیز
ضمانت قراردادن یک وجود یا یک چیز مقدس یا یک ارزش اخلاقی شناخته شده، برای اطمینان دادن به کسی برای انجام دادن یا ندادن کاری یا گفتن یا نگفتن چیزی یا تأکید بر درستی یا نادرستی موضوعی یا چیزی.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس