قریحه

/qarihe/

    inborn disposition
    talent
    verve
    muse
    gift
    inborn d isbosition

مترادف ها

initiative (اسم)
ابتکار، قریحه

پیشنهاد کاربران

قریحه تا آن حد وجود دارد که فعال باشد ، به محض غیر فعال شدن قریحه نیز ازبین میرود ، و این کاملا مشهود است ،
قریحه: توانایی یا هنر سرایندگی که با آن شاعر می تواند احساس خود، پیام، سخن یا سرگذشت خود یا دیگران را با به کارگیری واژه های آهنگین و تصویرسازی های زیبا، و بی اینکه برای محتوای تصویر یا واژه های آهنگین کوششی کند، در قالب شعر بیان و یا توصیف نماید.
...
[مشاهده متن کامل]

همتای پارسی این واژه ی عربی، سنکاوی sankAvi است که در سنسکریت: santkavi می باشد.

استعداد هوش - قابلیت فکر - قدرت فکر
قریحه یعنی توانایی استعداد
قریحه
چشایی
قریحه یعنی توانایی، استعداد، شور و شوق، ذوق، طبع و. . . .
ذوق استعداد

بپرس