قرقره

/qerqere/

    spool
    pulley
    bobbin
    caster
    drum

فارسی به انگلیسی

قرقره بالابر
pulley

قرقره تسمه نگهدار
idler

قرقره سیم پیچی شده
coil

قرقره طنابخور
block

قرقره نخ و فیلم
reel

قرقره و زنجیر
block and tackle

مترادف ها

turn (اسم)
تمایل، گردش، نوبت، استعداد، چرخ، پیچ و خم، قرقره، پیچ، چرخش، پیچ خوردگی، تغییر جهت، گشت ماشین تراش

reel (اسم)
حلقه، قرقره، ماسوره، چرخک، پشت سر هم، قرقره فیلم، حلقه فیلم، نخ پیچیده بدور قرقره

bobbin (اسم)
قرقره، ماسوره، پیچک

pulley (اسم)
قرقره، چرخک، غرغره، چرخ چه

spool (اسم)
قرقره، ماسوره، غرغره، هر چیزی شبیه قرقره

hank (اسم)
حلقه، قرقره، ماسوره، قلاب، کلافه، کلاف، طعمه شکار

hasp (اسم)
قرقره، ماسوره، چفت، کلاف، ماکو

پیشنهاد کاربران

قر قره _ ضمه روی روی دو تا ق _در زبان ما لرهای لرستان برای نای استفاده میشود
واژه قرقره کاملا پارسی است چون درترکی می شود ماکرا این واژه یعنی قرقره صد درصد پارسی است.
سلام و کلام
[قرقره ] به معنای [چَرخ ] می باشد
اما در واژه سازی شخصی خویش آنرا [ گِردگَرد ] نیز نامیده ام.
نیکتان نیک [نفیسی]✒️
Spool
قرقره ( Block ) [اصطلاح دریانوردی] :قرقره ای شیار دار که طناب را از داخل آن عبور میدهند .
در پارسی " غرغره " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو.
بوبین

بپرس