قرعه کشی

/qor~ekeSi/

    draw
    lottery
    balloting
    drawing(of lots)
    drawing
    lot
    raffle

مترادف ها

draw (اسم)
کشش، قرعه کشی

drawing (اسم)
گرفتاری، طرح، نقشه کشی، رسم، قرعه کشی، ترسیم، هنر طراحی، تابلو نقاشی

lottery (اسم)
قرعه کشی، قرعه، بخت آزمایی، لاطاری، امر شانسی، کار الله بختی

sortition (اسم)
قرعه کشی، قرعه اندازی، پشک اندازی، تقسیم با قرعه

پیشنهاد کاربران

پِِشک انداختن یعنی قرعه کشیدن. بختیاریکا هم گفته.
قرعه اَرَبی است. کِشی پارسی است. ولی برابر و معادلِ بهتر برای آن بخت آزمایی است.
من برای قریه کیشی نیاز دارم
Loottery

بپرس