قربانی کردن


    immolate
    immolation
    sacrifice
    victimize
    to sacrifice
    to offer a sacrifice

مترادف ها

victimize (فعل)
قربانی کردن، دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن

پیشنهاد کاربران

از دوران قبل از تاریخ، قبایل انسانی برای در امان ماندن از خشم خدایان و یا برای ادای احترام به خدایان، هدیه ای را به خداوند پیشکش می کردند.
از زمان حضرت ابراهیم رسم قربانی کردن انسان، برچیده شد که این اتفاق بسیار مبارک و ارجمندی در تاریخ نگرش بشریت در جامعه بشری به حساب می آید.
...
[مشاهده متن کامل]

لیکن، هزاران سال از این واقعه میگذرد قدمی دیگر باید بجلو برداشت. آفریننده آسمان نه تنها نیازی به دیدن سر بریدن و خون ریختن ندارد بلکه ما را از خون ریختن و سر بریدن بر حذر می دارد. ریختن خون انسان یا حیوان چه سودی دارد؟

بپرس