to sacrifice
فارسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
واژه قربان
معادل ابجد 353
تعداد حروف 5
تلفظ qa ( o ) rbān
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی، جمع: قِراب] [قدیمی]
مختصات ( قَ ) ( اِ. )
آواشناسی qorbAn
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
... [مشاهده متن کامل]
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد
معادل ابجد 353
تعداد حروف 5
تلفظ qa ( o ) rbān
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی، جمع: قِراب] [قدیمی]
مختصات ( قَ ) ( اِ. )
آواشناسی qorbAn
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
... [مشاهده متن کامل]
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد
قرباُن
آدابی که، نماد صرف نظر کردن و گذشتن از نفسانیات، برای نزدیکتر شدن به کسی یا چیزی ( معبود الهی یا غیر الهی ) انجام می گیرد. در آیین ابراهیمی، قربان بالاترین درجه نزدیکی به خداوند است. 🌹
قربان =کرپان =کُرپَ ان
کُرپَ=کورپه=نوزاد که در زبان ترکی و کردی مشترک است
ان =نشانه جمع =ها
کورپه ها =نوزاد ها
عید قربان =عید کورپه ها =عید نوزاد ها =درواقع عید قربانی کردن نوزاد
بشر های متوهمی در بعضی مناطق کره زمین
... [مشاهده متن کامل]
فرزند را برای خداوند خودشان قربانی می کردند .
البته الان هم ادمهای متوهم و سبک مغز کماکان موجود هستند که به اسم شهادت وبرای بهشت خیالی خویش خود ویا کسان خود را به نابودی و فنا می کشانند
کُرپَ=کورپه=نوزاد که در زبان ترکی و کردی مشترک است
ان =نشانه جمع =ها
کورپه ها =نوزاد ها
عید قربان =عید کورپه ها =عید نوزاد ها =درواقع عید قربانی کردن نوزاد
بشر های متوهمی در بعضی مناطق کره زمین
... [مشاهده متن کامل]
فرزند را برای خداوند خودشان قربانی می کردند .
البته الان هم ادمهای متوهم و سبک مغز کماکان موجود هستند که به اسم شهادت وبرای بهشت خیالی خویش خود ویا کسان خود را به نابودی و فنا می کشانند
فدا شدن
آناما قربان
قربان و قربانی از کرپان korpan گرفته شده
کرپانها در زمان اشوزرتشت روحانیهای مذهبی آریاها بودند که حیوانات را برای خیر و برکت و دور شدن مرگ و بلا قربانی میکردند
کرپانها در زمان اشوزرتشت روحانیهای مذهبی آریاها بودند که حیوانات را برای خیر و برکت و دور شدن مرگ و بلا قربانی میکردند
پسر گل
خودت از پیش میگی ترکی و عربی نیست
یعنی خودت میدونی فارسی نیست؛|||
مکتب حداد عادل که نمنوه انسان سخیف هست همینه
زنش اومده میگه نمیزارم بچم با ازین و اونجا همده ها هم کلاس بشه؟؟!!!🤣🤣🤣
یارو پشیزی فارسی نمیفهمه اومده شده رییس فلان فلان اونجا 😐🤣
خودت از پیش میگی ترکی و عربی نیست
یعنی خودت میدونی فارسی نیست؛|||
مکتب حداد عادل که نمنوه انسان سخیف هست همینه
زنش اومده میگه نمیزارم بچم با ازین و اونجا همده ها هم کلاس بشه؟؟!!!🤣🤣🤣
یارو پشیزی فارسی نمیفهمه اومده شده رییس فلان فلان اونجا 😐🤣
کلمه ( قربان ) به معنای هر نعمتی و هر آن چیزی است که با پیشکش کردن و هدیه کردن آن به مقام بالائی تقرب به آن مقام پیدا می کنیم .
همان طور که دیگر دوستان گفته اند این واژه معرب کلمه کرپان اوستایی است، که به زبان تازی راه یافته است، بنابراین بهتر است که از واژه پهلوی و اوستایی آن یعنی همان کرپان استفاده کنیم.
کرپان درست است
آقا، جناب
گر بان = گر بان - گر را امروزه بسیار جاهابه گویش گوناگون هنوز میگوییم در پهله فارس ( کهکیلویه و فارس و بوشهر ) میگوییم آسمون من جرت میان جرت - جر - میان چل - میان کول - کول و کنگ - گربان را چون به کول و کنگ بود گربان میگفتند - گرچه گر جنگ است و جنگاور و هم ابزار جنگ - )
غمزه و ابروی چون تیروکمان آفت ماست/لیک تر کش نکنم گر همه قربان گردیم
قربان ایهام ۱ - قربانی ۲ - تیردان
قربان ایهام ۱ - قربانی ۲ - تیردان
قربان در اصل معرب واژه پهلوی کرپان است و ربطی به ترکی و عربی ندارد.
قُربان
دو نگرش در باره این واژه وابود ( وجود ) دارد :
نگرش اَرَبی : می گویند ریشه در قُرب = نزدیکی دارد ینی با قربانی کردن به خدا نزدیک می شویم.
نگرش ایرانی یا ایرمَنشی : در دین کهن ایزدان پرستی یا مهر پرستی کَرپ = corp =پِیکَر ( پِی - کَرپ ) یا کَرف در کرفه جانوری را می کُشتند تا به ایزدان نزدیک شوند ، چهر واژه گویا : کَرپ بان بوده است و بان و بانو به مینه کَس و شَخس ( شخص ) است.
... [مشاهده متن کامل]
نگرش سِوُم : کَر - پان : کَر به مینه ی کار در پیکار ، کارزار ینی میدان جَنگ ، کاروان = ستون و سپاه جنگی ، کارد = ابزار جنگ است و پان هم نام کَس.
دو نگرش در باره این واژه وابود ( وجود ) دارد :
نگرش اَرَبی : می گویند ریشه در قُرب = نزدیکی دارد ینی با قربانی کردن به خدا نزدیک می شویم.
نگرش ایرانی یا ایرمَنشی : در دین کهن ایزدان پرستی یا مهر پرستی کَرپ = corp =پِیکَر ( پِی - کَرپ ) یا کَرف در کرفه جانوری را می کُشتند تا به ایزدان نزدیک شوند ، چهر واژه گویا : کَرپ بان بوده است و بان و بانو به مینه کَس و شَخس ( شخص ) است.
... [مشاهده متن کامل]
نگرش سِوُم : کَر - پان : کَر به مینه ی کار در پیکار ، کارزار ینی میدان جَنگ ، کاروان = ستون و سپاه جنگی ، کارد = ابزار جنگ است و پان هم نام کَس.
همچون کهرمان که در تازی آن را قهرمان گویش کرده اند و ما هم در پارسی به همان گونه به کار برده ایم این واژه نیز از کرپان پارسی عربیزه شده و به فارسی بازگشته است
ظهیر فاریابی گفته: هزار جان شده قربان هزار کیش خراب/ز رشک گوشۀ گیش و دوال قربانش
که قربان نخست به معنی ( فدا شدن ) و قربان دوم به معنی ( کمان دان ) است.
که قربان نخست به معنی ( فدا شدن ) و قربان دوم به معنی ( کمان دان ) است.
همچنانکه پیداست این واژه از ریشه و پایه پارسی بوده است و اربان همان تازیان این واژه را از پارسی و ایین زرتشت به اربی و اسلام برده اند و ما باید واژه کرپان را بجایش بکار ببریم
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)