سرپرست، رئیس، ناظر، متصدی، نگهبان، بازرس، قراول، زوار، والی
sentinel(اسم)
نگهبان، دیده بان، کشیک، قراول، سرباز محافظ
sentry(اسم)
نگهبان، پاسدار، کشیک، قراول، نگهبانی
پیشنهاد کاربران
قراَول
کارکول در ترکی ترکیه یعنی پاسگاه و کلانتری قاراوول یا قارا قول یعنی یعنی دست پیش و این کلمه ریشه ترکی دارد مثل کشیک و جیلاو ترکی جغتایی که وارد فارسی شده کشیک یا کچیک یعنی گذر کننده یا پاسبان شب برو یه جا دیگه خدا روزیتو حواله بده عمویی
ریشه کلمه ترکی نیست اما احتمالاً از طریق زبان ترکی به فارسی وارد شده باشد و اصل آن �قاراغول�و واژه ای مغولی می باشد. از دو بخش تشکیل شده است: �قارا� که ریشه فعل از مصدر �دیدن� می باشد ( احتمالاً ارتباطی دور با فعل �گؤرمک� در ترکی داشته باشد ) و �غول� یا �قول� که نوعی پسوند فاعلی می باشد. ... [مشاهده متن کامل]
در زبان مغولی معنای آن متفاوت از دو واژه مغولی �کشیک� و �جلودار�است. دقیق ترین معادل برای آن در فارسی �دیدبان� و �دیده ور� است.
●قراول از قاراقول که تلفظ قراوول داره [ترکی] Karakol در ترکیه یعنی پاسگاه و نگهبانی ●کشیک کلمه ی ترکی یعنی بپا و نگهبان ●یاساول یا یساول در ترکی یعنی نگهبان قراولان البته سواره نظام
قراول پیش رو لشکر یساول سوارکاران چپاول جمع کننده ها کلمات ترکی هستند
یساول، پاسدار، جلودار، دیده بان، دیده ور، طلایه، کشیک، گماشته، مستحفظ، نگهبان، یزک، نشانه روی، نشانه گیری