قرارداد

/qarArdAd/

    agreement
    bargain
    compact
    concordat
    contract
    indenture
    treaty
    convention
    appointment
    arrangement
    instrument

فارسی به انگلیسی

قرارداد امضا کردن
sign

قرارداد بستن
contract

قرارداد دست دوم
subcontract

قرارداد زناشویی
match

قرارداد صلح
peace

قرارداد فرعی
subcontract

قرارداد فرعی امضا کردن
subcontract

قرارداد فروش زمین
land contract

قرارداد منع ازمایش سلاح های اتمی
test ban

قرارداد کاراموزی
indenture

مترادف ها

agreement (اسم)
توافق، پیمان، سازش، موافقت، قرار، قبول، عهد، قرارداد، معاهده، عقد، مطابقهء نحوی، معاهده و مقاطعهء، شرط، عهدنامه

contract (اسم)
پیمان، موافقت، قرارداد، عقد، مقاطعه، کنترات، پیمان بستن، هم کشیدن

treaty (اسم)
پیمان، موافقت، عهد، قرارداد، معاهده، عقد، عهدنامه، پیمان نامه

stipulation (اسم)
قرار، تصریح، قرارداد، قید، شرط ضمن عقد

convention (اسم)
قرارداد، انجمن، مجمع، هم ایش، پیمان نامه، هم ایی

indenture (اسم)
قرارداد، عهدنامه، کنترات، سند دو نسخه ای، دوتا سازی، سیاهه رسمی زدندانه گذاری

bond (اسم)
کفیل، پیوستگی، قرارداد، بند، ضمانت، قید، ضمانت نامه، اوراق قرضه، رابطه، زنجیر، قرارداد الزاماور، عهد و میثاق

پیشنهاد کاربران

به نظرم قراداد جامع و کامل، نوعی امنیت برای هر دو طرف ایجاد می کنه و خوبه که تحت عنوان امنیت نامه ازش ذکر بشه. از اساتید درخواست می کنم واژه ی معادلی پیشنهاد بدن
شرط
[اصطلاح تخصصی ارزهای دیجیتال]
Contract
قرارداد یک توافق الزام آور بین دو طرف است.
نوشتن قرارداد در نظام اسلامی برای جلوگیری از فراموش شدن تعهّدات وقرارها . . .
نه برای جلوگیری از سوء استفاده وکلاهبرداری که در قانون موردبحث ونظر ودلایل . . . هست.
چون کلاهبردار وفریبکار ودروغگو ومحتال وخیانتکار . . . از هر قرارداد با تعمّد ونیرک وزیرگ ومانور وتقلّب و. . . فرار میکنه و قانون را دورش میزنه بهر صورت ونحوی وصورت وتبصره واستثناء . . . ممکن ونقش بازی میکنه ونقشه های شؤم میکشه . . .
...
[مشاهده متن کامل]

وهیچ چیز مانند امضاء ودوربین وشهودو. . . جلوش نمیگیره
وهیچکس حریفش نمیشه بجز مرگ است.
لذا توصیت اسلام اینکه همیشه قراردادتان وتعهدات و. . . یادداشت کنید یا مکتوب باشد یا ثبت بشه . . . وشهود حاضر بشن وفقط با افراد اهل اعتماد وتعهّد وامانتداری وثقت ووفاء . . . قرارداد ببند.
حتی با فرزند وهمسر وپدرومادر ودوست وفامیل این امر به عادت وامرضروری مبدل بشود. . .
وسهل انگاریواعتماد بی جا . . . ؛ عواقب وخیم وجبران ناپذیری دارد.
"فاکتبوه و لیکتب بینکم کاتب بالعدل"
"یا ایها الذین آمنوا اوفوا بالعقود"
اعتماد بی اعتماد!

قرارداد از دو واژه ساخته شده، قرار واژه عربی به ماناک دیدار و داد پارسی به چم قانون است ، پس بهترین جایگزین پارسی برای قرارداد میشه، دیدارداد به ماناک دیدار برای نوشتن قانون برای هر دو سو، پیمان نامه بیشتر برای جنگ و صلح بکار میره ولی همین ماناک و معنیو داره
نلگرام ما
💎@Parsik💎
قرارداد از دو واژه ساخته شده، قرار واژه عربی به ماناک دیدار و داد پارسی به چم قانون است ، پس بهترین جایگزین پارسی برای قرارداد میشه، دیدارداد به ماناک دیدار برای نوشتن قانون برای هر دو سو، پیمان نامه بیشتر برای جنگ و صلح بکار میره ولی همین ماناک و معنیو داره
نباید بین قرار و داد فاصله گذاشت یعنی باید قرارداد بنویسید نه قرار داد
Contract
کنوانسیون

بپرس