قرار ملاقات


    appointment
    engagement
    rendezvous
    appointment
    rendezvous

مترادف ها

appointment (اسم)
کار، انتصاب، قرار ملاقات، وعده ملاقات، گماشت، منصب، وقت تعیین شده

assignation (اسم)
واگذاری، قرار ملاقات، تعیین وقت

tryst (اسم)
قرار ملاقات، میعادگاه

پیشنهاد کاربران

قرار دادن=گذاشتن ، نهادن
قرار داشتن، قرار گرفتن=جای داشتن
قرار ملاقات=زمان دیدار
قرار گذاشتن=دیدار گذاشتن
قرار است =براین است ( نمونه:قرار است فردا باران ببارد =براین است فردا باران ببارد )
قرار بود=بر این بود
هنگام بهمرسی

بپرس