قدیم

/qadim/

    ancient
    old
    ancient times
    days of old

فارسی به انگلیسی

قدیم از نظرزمان
former

قدیم الایام
the ancient of days

قدیم ترین بخش
forepart

مترادف ها

aboriginal (صفت)
بومی، قدیم، اصلی

primitive (صفت)
پیشین، قدیم، اصلی، بدوی، اولیه

پیشنهاد کاربران

از گذشته. از گذشته روزگار. زودترها. بسیار زود. فراوان زود. زودزودها. باپسوند ها وپیشوندهادی درخوربکار میروند.
جدید:نو . نوین. تازه. نوبر. تر:مانند شیر تر.
قدیم:کهنه. کهن. کهنین. دیرین . باستان. سالخورده.
واژه قدیم
معادل ابجد 154
تعداد حروف 4
تلفظ qadim
نقش دستوری صفت
ترکیب ( صفت ) [عربی، جمع: قُدَماء]
مختصات ( قَ ) [ ع . ] ( ص . )
آواشناسی qadim
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
کهن= قدیم= جاران، دیرین، پیشین، باستان، اَوسا
برگرفته از فرهنگ نامه ( ( چیلو ) ) .
اسل شناسی واژگان فارسی از ( ( زبان روزمره ) ) و ( ( زبان سازی دیرینه و نو ) ) .
نویسنده :
#مسعودلشکر نجم آبادی امیرمسعودمسعودی
...
[مشاهده متن کامل]

#آسانیک گری
#چیلو
#chilloo
#asaniqism
#امیرمسعودمسعودی
# آسانیکا
#asaniq
# Taksoo
#مهدی - اباسلط
#فرشید - سرباز - وتن - رشید
#ضیا - همایون
راهنمای بهره برداری و اسفایده.
ساختار نوشته شدن برابری واژه ها :
اسل= ساختگی= اسل های دیگر

کردی کلهری: جاران ، اَوسا
سرمدی
مخالف : جدید
به معنای کهن گذشته

گذشته
کهن

بپرس