قدردانی کردنacknowledge, appreciate, recognize, to express ones appreciationقدردانی کردن ازto appreciate
ارزشنکه گی. ور. وری. ورزی. مندی. وارانه آیینی:قدر دانی.ارج دان. ارجدانی. ارج دانستن. ارجمند. ارجمندی. ارجا. ارجایی. ارج ور. ارجوری. ارج ورز. ارج ورزی. ارج. ارجش. ارجا. ارجای. ارجایش. ارجایشی. ارجایشمند. ارجایشمندی. ارجایشگر. ارجایشگری. ارجایی شهر. ارجایشوری. ... [مشاهده متن کامل] ارجایشورز. ارجایشورزی. ارجایشورزناک. ارجایشورزناکیمندیگرایگیهاشان. ارجینا. ارجینا. ارجینگی. ارجامندی. ارضاخانی. ارجاما. ارایانه. ارجامانش. ارجامانمانشاییورزیمنانگیهاشانهوار:قدردانی.اندازه کسی را دانستن و رعایت کردنCommendation+ عکس و لینک