قبیله کلمه عربی که فارسی باستان آن ( زانتو ) می باشد و باز مانده آن در زبان کنونی ما کلمه ( زند ) به معنی قبیله است
clan
Tribe
قبیله: گروه اجتماعی یا تقسیم بندی بدوی جمعیتی در یک سرزمین که خود برگزیده اند بر اساس خانواده یا خویشاوندی که دارای منافع مشترکی هستند و با یکدیگر همگونی زبانی، فرهنگی و اقتصادی دارند و دارای استقلال سیاسی در گزینش رهبر، جنگ و صلح هستند. ( https://www. cnrtl. fr/definition/tribus )
... [مشاهده متن کامل]
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
زَنتو zantu ( اوستایی )
کوتار kutār ( سغدی )
واژه قبیله
معادل ابجد 147
تعداد حروف 5
تلفظ qabile
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی: قبیلَة، جمع: قَبائِل]
مختصات ( قَ لَ یا لِ ) [ ع . قبیلة ] ( اِ. )
آواشناسی qabile
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع فرهنگ فارسی معین
قبیله یعنی یک نفر
این واژه عربی است و امروزه کاربردی ندارد ، زندگی قبیله ای در پیوند با جهان پیشا مدرن بود و در فرهنگ ایرانی هم به دلیل پیشرفتگی آن گویا قبیله و زندگی قبیله ای جایگاهی نداشته است ، می توان بجای آن نشانه
... [مشاهده متن کامل] جمع بکار برد ، مثلن به جای قبیله ماسایی می توان گفت : ماسایی ها ، یا واژه بند بکار برد که این واژه هم ریشه واژه باند در زبان انگلیسی است ، تلفظ دیگر واژه بند ، وند است .
چهار پایی
در پارسی و پهلوی " واس ، ویس "
ویس ها = قبایل
واسپور = پسر قبیله ، نجیب زاده
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
گَنیا، کولا ( سنسکریت )
خاندان ( پارسی دری )