قباد

/qobAd/

    ghobad

پیشنهاد کاربران

قباد در اصل گُواتَه می باشد ، گواته به معنی"نسیم" بوده است
قباد یا کوات یا خوات
ک بدل خ است
ات یعنی هات
الف بدل ه است
هات به کردی یعنی امدن
و خو در لردی و لری ولکی یعنی خوب
یعنی خوب آمد
نامی اسپریک پارسی
واژه قباد Qubāδگویش دیگر واژه ایرانی کوات kavāta به معنای جوان یا نیرومند young vigorous از ریشه kau به معنای کوچک small ساخته شده است. واژگان کوچک و کودک ( در اوستایی kutaka بوده ) و کُر ( =پسر در گویشهای ایران غربی ) و کُرک ( در ارمنستان ) و کولان ( =پسر در وزیرستان ) همریشه هستند که کولان میتواند به اوغلان بدل شود.
...
[مشاهده متن کامل]

منبع : http://parsicwords. mihanblog. com/
دکتر کزازی در مورد واژه ی " قَباد" می نویسد : ( ( این نام در اوستایی کواته و در پهلوی کوات kwat بوده است . ریشه و معنای آن به درستی روشن نیست ؛ می تواند بود که از کوی در اوستایی که در پهلوی و پارسی " کی " شده است ، بر آمده باشد . این نام در پارسی در ریخت " قُباد " بکار می رود ؛ اما ریخت بهنجار و نژاده ی آن " قَباد " است . ) )
( ( چپ لشکرش را به گرشاسب داد
اَبر میمنه ، سام یل با قَباد ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 370. )

قباد : قباد : سرور گرامی ، شاه محبوب ، پدر کیکاوس از پادشاهان کیانی
قباد : /qobād/ قباد 1 - محبوب، شاه محبوب، سرور گرامی؛ 2 - ( اَعلام ) 1 ) ( در شاهنامه ) پهلوان ایرانی، پسر کاوه و برادر قارِن، که به دست پهلوانی تورانی کشته شد؛ 2 ) ( در شاهنامه ) ( = کیقباد ) شاه داستانی ایران، نخستین شاه از سلسله ی کیانیان و از تبار فریدون، که در البرزکوه به سر می برد. زال پس از مرگ گرشاسپ، رستم را به جستجوی او فرستاد و او را به پادشاهی خواند. او صد سال پادشاهی کرد و پایتختش شهر استخر بود؛ 3 ) نام دو تن از شاهان ساسانی ایران. قباد اول: شاه [488 - 494؛ 498 - 531 میلادی]، که پس از خلع بلاش از سوی بزرگان ایران به شاهی برداشته شد. در زمان او مزدک ظهور کرد و قباد آیین او را پذیرفت. در نتیجه بزرگان او را خلع و زندانی کردند [594 میلادی]. او پس از مدتی از زندان گریخت و با کمک هپتالیان به سلطنت بازگشت [598 میلادی] و این بار به تدریج از مزدکیان دور شد و سرانجام به یاری پسرش انوشیروان به قتل عام مزدکیان پرداخت. [529 میلادی]. قباد دوم، معروف به شیرویه: شاه [628 میلادی]، که پدرش خسرو پرویز را همراه با 17 تن از برادران خودش کشت و پس از 6 ماه سلطنت بر اثر مسمومیت کشته شد.
...
[مشاهده متن کامل]

قباد ، قباذ ، قبات ، کوتاه شده ی از کوکب آدر ، کوکب آذر، کوکب آتر است که به کباد، و قباد تبدیل میشود و معنی شهاب می دهد ، ستاره آتشین
این نام و این واژه ریشه در زبان و تاریخ ایران داردو هیچ پیوندی با واژه کوت تازی ندارد ، از سویی آبادیس یک رسانه ایرانی و ویژه پارسی زبانان است ، پس در اینجا ترکان و تازیان با چه اندیشه و باوری دست اندازی و لجن پراکنی می نمایند؟مگر ایرانیان کاری با رسانه ها ، زبان و فرهنگ تازیان و ترکان دارند ؟ این همه کینه ورزی ، جعل تاریخ ، واژگان ، ادبیات ، نمادها و چهره ها برای چیست ؟
...
[مشاهده متن کامل]

هر زبان ، نژاد و فرهنگ در جای خود گرامی است و شایسته مردمان باشنده آن، پس بیایید با گرامیداشت دگراندیشان و همه زبان ها و نژادها برای روشنگری ، پالودن دروغ و پلشتی ها ، دانشگرایی و هم افزایی گام برداریم و از دست درازی و افزون خواهی دست برداریم که رستگاری دو گیتی در این است و بس.

کوت::واژه عربی به معنی روستا
کوات::روستاها
کشور کوت ( کویت )
شهر کوت عبدالله
کوت نعیم

در پارسی " کوات " گویند که در زبان تازی قباد شده است.
کوی کوات = کیکوات = کیقباد
کواتیان = قبادیان
اسم این روستا ( قباد ) برگرفته از اسمی ب همین نام میباشد که این اسم ریشه یا شجره ی تیره ی قبادی ها و جد، آنها میباشد که تقریبا به ۱۰ نسل قبل بر میگردد میباشدکه قباد نام داشته و به کردی . قوای ، تلفظ میشود
...
[مشاهده متن کامل]
. قباد اول در کشور عراق در استان دیاله در شهر مندلی سکونت داشته و بعد به ایران در منطقه اسلام اباد غرب در دهستان شیان به فاصه ۳کیلومتری از این دهستان مهاجرت نموده

اسم ماهی، اسم شهاب حسینی در شهرزاد
باسلام
به نظر بنده خیلی مردم با اسم � قباد � آشنا نیستند و هنوز بسیاری از مردم ایران از نام گذاری فرزند ذکور خود به اسم قباد خود داری می کنند. بهتره در رسانه و فیلم و سریال های های ایرانی بیشتر از این نامه استفاده شود
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس