قاچ یعنی بدو ، فرار کن ، قاچار یعنی فراری ، قاچاق یعنی فراری داده شده ، قاچاقچی یعنی کسی که این کار رو انجام میده ، این کلمات در صحبت روزمره ترکا وجود داره هیچ ریشه یابی هم نمیخواد
ابتدا باید بگویم منبع دهخدا کاملا غیر قابل قبول هست . زیرا دهخدا نه دانش ریشه شناسی واژه را داشته نه به صورت عمیق توضیح داده بلکه خود دهخدا بک تُرک هم بوده و ظاهرا پانترک و قاچاقچی کاملا مشخصه که از قاچاق
... [مشاهده متن کامل] چی گرفته شده چی یک پسوند فارسی هست مانند تفنگچی و. . . . و طبق گفته زبان شناسان دستورالعمل و قواعد زبان تُرکی تغییرات زیادی کرده و از فارسی تاثیر گرفته خیلی از پسوند های فارسی در زبان تُرکی دیده میشود. چه بسا که درباره چاق باید تحقیق کرد زیاد در فرهنگ نامه ها وجود دارد که چاق ، چاگ بوده است و فارسیه و اگر این قاچاق هم ربط داشته باشد مشخصه که چاگچی را تُرکها تبدیل کردن به قاچاگچی ، قاچاقچی تا همینجا مشخصه که واژه فارسی درش هست یا ترکیبی از فارسی و ترکی هست یا کلا فارسی
trafficker
Smuggler
کوچ ؛ منبع دهخدا= ریشه ترکی
کوچ کلمه رحیل هست در صحرا
●کچمق یعنی رد شدن عبودر کردن ، گذشت
●کچرلر = عبورکنندگان
●کوچن لر = رحیل کنندگان
■■■■■■■■■■■■■■■■■■
قاچماق = فرار کردن ، دویدن
... [مشاهده متن کامل]
قاجار ( قاچار ) = فراری
قاچیتماق = فراری دادن
قاچاق = فراری 🔚
بعدشم کوچ را در لغت نامه دهخدا ببینید
قاچاق در ترکی از قاچماق یعنی فراری و دزدکی
در پارسی تاجیکی معادل آن �گُریزه� است. یعنی کسی که می گُریزد یا درحال گُریز است
ناچمیبر ( زبر "چ" و "ب" ) چمی=قانونی
" گریزشگر " کسی که دادو ستد ناروا کند و همواره در پی دررفتن باشد.