قاچ کردن


    slice

فارسی به انگلیسی

قاچ کردن گوشت پخته
carve

مترادف ها

slice (فعل)
بریدن، قاش کردن، قاچ کردن، باریک بریدن

plug (فعل)
بستن، برق وصل کردن، توپی گذاشتن، در چیزی را گرفتن، قاچ کردن، تیر زدن

پیشنهاد کاربران

بپرس