قانون شکنی

/qAnunSekani/

    infraction
    infringement
    lawlessness
    violation

مترادف ها

offense (اسم)
توهین، حمله، رنجش، دلخوری، تجاوز، یورش، اهانت، گناه، بزه، تقصیر، لغزش، هجوم، قانون شکنی

offence (اسم)
دلخوری، قانون شکنی

پیشنهاد کاربران

قانون شکنی به معنای نقض یا عدم رعایت قوانین و مقرراتی است که توسط یک نهاد قانونی وضع شده اند. این عمل می تواند شامل تخلفات جزئی، مانند عبور از چراغ قرمز، یا جرائم سنگین تر، مانند سرقت یا کلاهبرداری باشد.
...
[مشاهده متن کامل]
قانون شکنی ممکن است عمدی یا غیرعمدی باشد و بسته به شدت آن، مجازات های مختلفی مانند جریمه، زندان یا محرومیت از حقوق اجتماعی را در پی داشته باشد.

انجام کاری که بعضی مواقع ممکن است بر خلاف قانون باشد
تخلف

بپرس