قانون اساسی


    constitution

فارسی به انگلیسی

قانون اساسی امریکا
constitution

مترادف ها

constitution (اسم)
نظام نامه، قانون اساسی، تشکیل، مشروطیت، فطرت، ساختمان ووضع طبیعی، تاسیس

پیشنهاد کاربران

پارسی قانون اساسی بنداد است
بنچک/بنگاه/بنواژ/بنداد
قانون واژ یونانی است و پارسی ان داد است و قانون اساسی به پارسی بنداد میشود .
به بنداد ایرانیان امدست
که ایران بود شهر ایرانیان
شهنشاه میهن سر میهنست
چنین یادگاری بود از کیان
بایستار: قانون.
بایستار چیزی است که از بایستگی ها و نابایستگی ها پرده برمی دارد و به ما ( باید و نبایدها ) را به ما می گوید: قانون.
بایستار: بایستن، بایست ار؛ به مانند: گفتار، پندار، کردار، ساختار و. . .
پارسی توان واژه سازی بالایی دارد، پارسی را پاس بداریم: )
قانون:دات، آسا، رَستَک، آتین ( برگرفته از اوستایی ) ، داتَک.
اساسی:بنیک.
قانون اساسی:رَستَک بنیک، داتَک بنیک.
قانون بنیادین
پیشنهاد من برای این واژه عربی واژه پارسی "دادبرگ بنیادین" است.
قانون اساسی = کانونیک بنیادی
دات یا داتا = قانون
بُندات یا بُنداتا = قانون بنیادی یا اساسی
{برساخته از �دات� پهلوی به معنای قانون}
بن مایه: فرهنگ فارسی به پهلوی، استاد فره وشی
the constitution
Tommy Tuberville, meet the Constitution
آقای Tommy Tuberville رجوع کرد به قانون اساسی

پارسیش میشه
دادیک پایه ای ، دادیک بنیادی ، دادیک بنیادین ، دادیک زیرساختی
فردید پایه ای ، فردید بنیادی ، فردید بنیادین ، فردید زیرساختی ، فرسار پایه ای ، فرسار بنیادین و. . . .
دادآسا ، دادیک آسا ، فردید آسا ، فرسار آسا
...
[مشاهده متن کامل]

دادپایه، دادبنیاد، دادبنیادین، دادبنیادی،
فردیدپایه، فردیدپایه ای ، فردیدبنیاد ، فردید بنیادین ، فردید بنیادی

قانون اساسی Constitution : [ اصطلاحات مجلسی ] قانونی که اصول و مقررات نظام حکومتی، چگونگی حکومت و حدود و اختیارات آن، اساس قوای اداره کننده کشور و حقوق و وظایف افراد را معین می سازد.
این دو واژه اربی است و پارسی آن اینهاست:
1 ـ چژاپگ cažãpag ( سغدی: caxŝãpaż )
2ـ رازَر rãzar ( اوستایی: rãz - are )
فرچم ( زبر " ف" و " چ" )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس