قاری

/qAri/

    reader of the koran
    chanter
    reader

مترادف ها

reader (اسم)
خواننده، قاری، کتاب قرائتی

elocutionist (اسم)
سخنگو، سخنور، قاری

پیشنهاد کاربران

قاری در ترکی یعنی بزرگ / البته الف کلمه ی قاری باید بصورت کوتاه تلفظ بشه و نوع تلفظ و کشش صدای الف در قا با عربی و فارسی در ترکی متفاوت است و اینه میگن قلری یعنی مادر بزرگ یک اشتباه محض است قاری ننه مادر بزرگ میشه
در لری بروجردی غاره زدن، به معنی صدای بلندی درآوردن، فریاد و بانگ زدن
در کتاب دکتر محمد بشیر حسین، زغاریدن: بانگ زدن، فریاد زدن
در زبان پهلوی واژه ی "واژی تاژ" هست به چم قاری، دعاخوان، نمازگزار
قاری ( Qarı ) :در زبان ترکی به معنی پیرزن

بپرس