(epithet of)the angel of death
قابض
/qAbez/
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
دقیق، گس، تند و تیز، قابض، داروی قابض، سخت گیر، شاق
درک کننده، قابض، گیرنده، گیر کننده، دارای استعداد هنری، مخصوص گرفتن و چیدن برگ
قابض، خون بند، داروی بنداور خون
پیشنهاد کاربران
جمع کردن بستن کوچیک کردن سفت کردن در کرمهای آرایشی ودرمانی بکار میرود
جمع کردن بستن سفت کردن کوچیک کردن در کرم های آرایشی یا درمانی بکار میرود
یعنی زود بستن. . . تو دیگه چرا کم آوردی آبادیس. . . نگرانمون میکنی. . . . . خود یعنی عمعنیشو بگید. . . ممنون
جمع کننده با برطرف کننده
دارو های قابض : ایجاد یبوست میکنند
ذکر قابض برای بسته شدن مغازه جواب میده