فیس

/fis/

    pomposity
    show
    swagger
    vainglory
    vanity
    (swelling with)pride

فارسی به انگلیسی

فیس امیز
turgid

فیس و افاده
windiness

فیس کردن
swell, to swell with pride, to boast

مترادف ها

vainglory (اسم)
غرور، لاف، گزاف، خود ستایی، فیس

پیشنهاد کاربران

نام روستایی در مناطق ییلاقی شهر آمل استان مازندران با ارتفاع 2500 متر از سطح دریا
معنی اصطلاح - > باد دماغ داشتن
مغرور / متکبر بودن
در زبان ملکی گالی بشکرد
غمزه و افاده در زبان ملکی گالی بشکرد
دماغ ( در گویش دری )
فیس گرفتن - دماغ گرفتن، قیافه گرفتن، پوز ( پُز ) گرفتن، رشادت بیجاه کردن

در ایل عرب خمسه استان فارس
فیس = به معنای این هست که طرف خیلی قیافه میگیره و دارای تکبر و غرور هست و خود را از دیگران برتر می بیند.