فیس

/fis/

    pomposity
    show
    swagger
    vainglory
    vanity
    (swelling with)pride

فارسی به انگلیسی

فیس امیز
turgid

فیس و افاده
windiness

فیس کردن
swell, to swell with pride, to boast

مترادف ها

vainglory (اسم)
غرور، لاف، گزاف، خود ستایی، فیس

پیشنهاد کاربران

معنی اصطلاح - > باد دماغ داشتن
مغرور / متکبر بودن
در زبان ملکی گالی بشکرد
غمزه و افاده در زبان ملکی گالی بشکرد
دماغ ( در گویش دری )
فیس گرفتن - دماغ گرفتن، قیافه گرفتن، پوز ( پُز ) گرفتن، رشادت بیجاه کردن

در ایل عرب خمسه استان فارس
فیس = به معنای این هست که طرف خیلی قیافه میگیره و دارای تکبر و غرور هست و خود را از دیگران برتر می بیند.

بپرس