کالبد
دانش نیاد
سه مقوله هست که ما هر چه به گذشته برگردیم ریشه های اون بیشتر به هم نزدیک و هر چه به آینده پیش برویم ممکن است شاخ و برگ بیشتری پیدا کند. و اون سه مقوله زبان نژاد و دین هست. همانطور که انسانها با روابط ژنتیکی
... [مشاهده متن کامل] و فامیلی امکان زندگی در نقاط مختلف کره زمین وجود دارد کلمات نیز روابط فامیلی و خانوادگی باهم دارند به صورتی که یک کلمه از یک خانواده در یک کشور در حال استفاده می باشد و کلمه ای دیگر از همان ریشه و خانواده در یک بُعد دیگر در کشوری دیگر در حال استفاده باشد مثل کلمه ریال که مرتبط با کلماتی مثل ریئل رویال ریئلم رلیجن می باشد به مفهوم هر آنچیزی و ارزشی که دارای یک ذات واقعی و حقیقی باشد. از اونجایی که کلمات نه تنها به صورت طولی بلکه در همه جهات به صورت زنجیروار پهنه ای از مفاهیم را با چرخش حروف در غالب کلمه و حتی تغییر شکل حروف در غالب کلمه و تغییر حروف صدا دار یا همان مُصَوِّت ها بر روی صامت ها که باعث ایجاد لهجه ها و به مرور ایجاد زبان می شود ولی در همان راستا برای ایجاد مفاهیم در ابعاد گوناگون ایجاد می کنند ما این کلمه با نگارش فیزیک و این کهن واژه رو از چهار جهت می تونیم یک بررسی داشته باشیم. اگر کلمه فیزیک رو در مرکز کار بگذاریم در دو طرف کلمه دو کلمه دیگر مشاهده می کنیم. یک طرف کلمه فوض و فیض و طرف دیگر کثیف. و اگر در بالای این کلمه ذکاوت رو مشاهده کنیم در پایین این کلمه کیاست رو می تونیم ببینیم. اگر به صورت فلسفی این چهار کلمه رو بخواهیم بررسی کنیم برای خودش یک کتابی خواهد بود که خارج از فضا و گنجایش یک چنین بستری هست. در کل با بررسی چهار کلمه که در مرکزش خود فیزیک هست به پهنه ای از مفاهیم خواهیم رسید که بسیار جالب و حتی شگفت انگیز خواهد بود که چگونگی پیدایش یک چنین کلمات حکیمانه ای انسان رو به شگفتی می اندازد. به خصوص که اگر به کلمه فیزیک یک پیشوند با نگارش متافیزیک یا اتم فیزیک هم اضافه کنیم که به حوزه ی بسیار گسترده تری از مفاهیم خواهیم رسید. . همین کلمه متا و اتم و تم مقوله فیزیک رو به سه فضای بسیار گسترده گسترش می دهد که اگر همین سه کلمه رو بخواهیم تبیین کنیم اینطور می شود تبیین کرد. متافیزیک بُعد ماوراء الطبیعه فیزیک و مسائل عرفانی و فلسفی زندگی رو با کلی از سوالات پیش روی ما باز خواهد کرد. و اتم فیزیک بُعد طبیعت بنیادین ناملموس اتمگرایی ذره گرایی را با کلی از سوالات پیش روی ما باز خواهد کرد. و بُعد تِم یا تمافیزیک بُعد رفتارشناسی هرآنچه که ملموس و قابل روئیت و متریالیک می باشد و پیش روی ماست روشن می کند. در واقع انسان قبل از اینکه خط رو اختراع کنه یک پیشینه ارتباط آوایی و کلامی داشته است و با آوا و کلام ارتباط برقرار می کرده است. کلام هم برای اینکه ثبت بشه و تجربیات بشر برای نسل های بعد با نوشتن به زنجیر کشیده بشه، نیاز به ایجاد خط در بشر به وجود آمد. خط در ابتدا به صورت نقش و نگاری از اشیاء و موجودات مثل تصویر درخت شیر و گوزن اسب و آهو و غیره بر روی سنگ ها و دیوار غارها حکاکی یا با رنگ ها نقش اندازی می شده است با گذشت زمان ثبت مفاهیم غیرفیزیکی مثل عشق سرما گرما درد غم شادی دوستی و غیره نیاز دیگری را در بشر ایجاد کرد لذا خطوط نوشتاری زیادی در نقاط مختلف به صورت های قراردادی ایجاد شد. هر منطقه ای از تجمع ساکنین بشر برای هر شکلی از صوت، تحت عنوان حروف که از ابزارهای دهان صادر می شد یک نمادی رو قرارداد کردند و خط پدیدار شده کامل تر شد. و هر چه گذشت شکل تکاملی تری به خود گرفت و مکالمات آوایی به کمک نگارگری حروف شکل و شمایل نگارشی به خود گرفت ولی چیز دیگری که هست و باعث شده بشر برای رسیدن به مفاهیم کلمات، علاوه بر لهجه ها دچار سختی هایی بشود خود همین پراکندگی خطوط نگارشی و نقاشی و صورتگری حروف است که باعث شده است، برای تعریف یک کلمه از یک زبان به زبان دیگر، یک جمله با کلی کلمات به موازات همان مفهوم بیاوریم که بتوانیم یک چیزی از ان مفهوم رو درک کنیم. ولی وقتی از رویه تلفظ و آوای کلمات به کلمات در همه زبان ها نگاه می کنیم و کلمات رو به صورت آوایی و ذات حروف که هویت کلمات را ایجاد می کند بررسی می کنیم در این صورت متوجه می شویم که یک زبان به عنوان یک نیای مشترک در کل جوامع بشری وجود دارد. گویی که یک اتحاد مفاهیمی در کلمات وجود دارد که همه این مفاهیم یک نگاه جامعی رو از همه زوایا در انسان ایجاد و به مانند انگشت اشاره ای نگاه انسان رو به یک سمت هدایت می کند. و انسان رو از یک گمراهی در پیدایش معنای زندگی نجات می دهد. این آوای کلمات با توجه به ذاتی که حروف در دل کلمات دارند و ماهیت حروف، هویت کلمات رو ایجاد می کند نشان دهنده یک تفکر هوشمندی جدای از تفکرات بشری در ایجاد کلمات به این قضیه ورود کرده و کلمات را این چنین حساب شده و هوشمندانه و دقیق خلق کرده است.
فیزیک، به دانش شناخت ماده می گویند. شور بختانه ماده واژه ای عربی است و باید برابر آن را پیدا کنیم.
از همین شناسه بالا می توان واژه ماده شناسی را ساخت که ماده پارسی نیست.
از کاربر شهریار آریابد درباره دیدگاه زیر واژه "ماده" سپاسگزاری می کنم. در دیدگاه ایشان واژه "ماتک" آورده شده که بر پایه همین دیدگاه، ماتک از زبان پهلوی ( پارسی میانه ) است.
... [مشاهده متن کامل]
پس می توان واژه "ماتک شناسی" را برای واژه فیزیک به کار برد.
فیزیک
گویش:fizik
پارسی یا عربی یا انگلیسی:انگلیسی
برابر پارسی:ماتک شناسی
واژه فیزیک
معادل ابجد 127
تعداد حروف 5
تلفظ fizik
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [فرانسوی: physique]
مختصات ( اِ. )
آواشناسی fizik
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
چَهرشناسی ، نیادشناسی ، گیتی شناسی
نمی دانمم چطور دوستان هنوز به این واژه کهن پارسی اشاره نکردند ولی بهره برداری از واژه پارسی میانه چهرشناسی که مترادف واژه اوروپایی فیزکس است به نظر به جا می اید.
ماده، جسم
گیتانگاری= جغرافی= گیتا دانی، گیتا شناسی، جهان شناسی، زمین شناسی،
زمین نگاری
گیتایک= فیزیک، گیتیک، بودیز، گیتیز، گیت شناسی، گیتیات، گیتیاد، نادیات
گیتایی= مادی
گیت زی= ویتامین= گیتازین
... [مشاهده متن کامل]
برگرفته از فرهنگ نامه ( ( چیلو ) ) .
اسل شناسی واژگان فارسی از ( ( زبان روزمره ) ) و ( ( زبان سازی دیرینه و نو ) ) .
نویسنده:
# امیرمسعودمسعودی مسعودلشکر نجم آبادی
# آسانیک گری
# asanism
# asaniqism
راهنمای بهره برداری و اسفایده.
ساختار نوشته شدن برابری واژه ها :
اسل= ساختگی= اسل های دیگر
فیزیک از یک کلمه یونانیPhysis به معنای �طبیعت�است
علم فیزیک کنونی بر پایه تحقیقات ابن سینا، ابن هیثم و ابوریحان بیرونی بنا شده است اگر چه اکنون نامی از آنها نمی برند
علم فیزیک با قوانین نیوتن وارد قانون های جدیدی شد و آلبرت انیشتین در قرن بیستم با نظریه نسبیت این قوانین را از شمول کلی درآورد اکنون ما در جهان ماده تاریک و انرژی تاریک را داریم که فیزیکدان ها نمی دانند
... [مشاهده متن کامل] ماهیت آن چیست، آیا با درک ماهیت ماده تاریک و انرژی تاریک در جهان ممکن است نظریه نسبیت نیز از شمول کلی درآید؟
پاکارزاده
فیزیک
پیش نهاد دویوم :
باشتَن = بودن ، باشیدن < باشتی، باشت شناسی
پیش نهاد سِیوم:
گیتیز ، گیت شناسی ، گیتیات
پیش نهاد چهارم :
نادیات ( ناد هم ریشه با نیا = پیش ، دیرین ، پار )
فیزیک
ریشه این نام " فیز" که همریشه با " بود" پارسی است. - - ایک = پسوند نام ساز
گرته بَرداری : بودیز ( پسوند - ایز ، چهر نُوین - ایک ِ کهن در پارسی امروز است ، مانند: پاکیز ، مَویز )
در کوچک
فی در زبان عربی ب معنای در و زیک به لهجه مازنی یعنی کوچک پس فی زیک یا فیزیک در کوچکی است به دنیای طبیعت وماده وجسم وقوانینش
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)