first urgency question
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
سرعت، چالاکی، فوریت، زرنگی، سریع العملی
ضرورت، فوریت، نیاز شدید
اگاهی، فوریت، بی واسطگی، بی درنگی، بی فاصلگی، حضور ذهن، قرب جواز، مستقیم و بی واسطه بودن
پیشنهاد کاربران
اورژانسی
١. بی درنگی ٢. کمک رسانی
عملکرد سریع
ضربتی