فواره

/favvAre/

    font
    fountain
    waterspout
    fount
    jet(of water)jet deau

فارسی به انگلیسی

فواره اب خوری
fountain, scuttlebutt

فواره اب سرد برای نوشیدن
water cooler

فواره افشان یا فواره گردان
girandole

فواره زدن
spout

فواره زنی
spout

فواره طهارت
bidet, douche

مترادف ها

spout (اسم)
دهانه، جوش، لوله، ناودان، فوران، شیر آب، فواره

jet (اسم)
دهانه، دهنه، پرتاب، فوران، فواره، جت، کهربای سیاه، سنگ موسی، مهر سیاه، پرش اب، جریان سریع

fount (اسم)
مخزن، منبع، چشمه، فواره

waterworks (اسم)
اب بند، فواره، دستگاه اب رسان

fountain (اسم)
مخزن، سر چشمه، عین، چشمه، فواره

jet of water (اسم)
فواره

پیشنهاد کاربران

برگرفته از نسک شادروان فره وشی:
Šap�k=شپاک=جهنده
فشانه برگرفته از ابوالقاسم پرتو
بالا رفتن آب با فشار زیاد:/
عوک؟!
به معنای آب است. آپ، آب، آف، آو و. . .
آفتابه: افزاری که آب را میتاباند، تفت میدهد، گرم میکند. در گذشته فلزی بود و بر آتش میگذاشتند.
آفواره: افزاری که آب را پرتاب میکند یا نمایش میدهد.
در فارسی گاهی پ، ب، ف، و به هم تبدیل میشدند.
...
[مشاهده متن کامل]

مانند اسب ( اسپ ) ، سیب ( سیو ) ، آف ( آب ) ، فارسی ( پارسی ) ، افزار ( ابزار ) ، پیل ( فیل ) ، فولاد ( پولاد ) ، آوی ( آبی ) ، اسپند ( اسفند ) ، پد ( به ) و دیگرها.

لوله سیمانی ویا چدنی و فلزی
آب نما، جوشا، آب فشان، جهنده

"ف" کوتاه شده ی "اف" و آن خود "اپ" فارسی باستان است سپس ریشه ی "وار - " ( =واریدن، باریدن ) و پسوند " - اَکَ"
"اپ" همان "آب" است که در زبان فارسی باستان و اوستایی ap تلفظ می شده. اپ - وارک - افوارگ - فوّارگ - فواره یعنی آب - باره = وسیله ای که آب را می باراند، یا آبی که با فشار، بارانده می شود ( =چشمه ی آرتزین ) .
...
[مشاهده متن کامل]


در گویش یزدی ، ففارّه می باشد که از آن ( ( لوله سیمانی و یا چدنی و فلزی ) ) آب با فشار به سمت بالا پاشیده می شود
التماس آب به آسمان

بپرس