آپریچ= �prich آبریز، فواره ( ریشه پهلوی )
برگرفته از نسک شادروان فره وشی:
Šap�k=شپاک=جهنده
فشانه برگرفته از ابوالقاسم پرتو
بالا رفتن آب با فشار زیاد:/
عوک؟!
به معنای آب است. آپ، آب، آف، آو و. . .
آفتابه: افزاری که آب را میتاباند، تفت میدهد، گرم میکند. در گذشته فلزی بود و بر آتش میگذاشتند.
آفواره: افزاری که آب را پرتاب میکند یا نمایش میدهد.
در فارسی گاهی پ، ب، ف، و به هم تبدیل میشدند.
... [مشاهده متن کامل]
مانند اسب ( اسپ ) ، سیب ( سیو ) ، آف ( آب ) ، فارسی ( پارسی ) ، افزار ( ابزار ) ، پیل ( فیل ) ، فولاد ( پولاد ) ، آوی ( آبی ) ، اسپند ( اسفند ) ، پد ( به ) و دیگرها.
لوله سیمانی ویا چدنی و فلزی
آب نما، جوشا، آب فشان، جهنده
"ف" کوتاه شده ی "اف" و آن خود "اپ" فارسی باستان است سپس ریشه ی "وار - " ( =واریدن، باریدن ) و پسوند " - اَکَ"
"اپ" همان "آب" است که در زبان فارسی باستان و اوستایی ap تلفظ می شده. اپ - وارک - افوارگ - فوّارگ - فواره یعنی آب - باره = وسیله ای که آب را می باراند، یا آبی که با فشار، بارانده می شود ( =چشمه ی آرتزین ) .
... [مشاهده متن کامل]
در گویش یزدی ، ففارّه می باشد که از آن ( ( لوله سیمانی و یا چدنی و فلزی ) ) آب با فشار به سمت بالا پاشیده می شود
التماس آب به آسمان