دیکشنری
مترجم
بپرس
فهرست موجودی
indenture
inventory
دنبال کنید
فارسی به انگلیسی
فهرست موجودی را تهیه کردن
count
مترادف ها
inventory
(اسم)
سیاهه، صورت کالا، فهرست، فهرست موجودی، فهرست اموال، دفتر دارایی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها