فناپذیر

/fanApazir/

    destructible
    mortal

مترادف ها

mortal (صفت)
کشنده، مهلک، مرگبار، فانی، مخرب، خاکی، مردنی، مرگ اور، فناپذیر، از بین رونده

perishable (صفت)
زود گذر، فانی، فناپذیر، نابود شدنی، هلاک شدنی، کالای فاسد شونده

پیشنهاد کاربران

معنی فناپذیری میشه ابدی نبودن
مخالف ( فناناپذیر ) است
رفتنی
نیستپذیر ، نابودپذیر
شاید مرگیده هم همان ماناک را بدهد
دوستان نگر دهند درباره مرگیده
قدرتمند، کسی که داشته خود متکی نباشد

بپرس