درجه، تناسب، وزن، ترازو، نسبت، اندازه، معیار، پوسته، مقیاس، پله، فلس، گام، کفه ترازو، مقیاس نقشه، خط مقیاس، هر چیز مدرج، وسیله سنجش، هر چیز پله پله، اعداد روی درجه گرما سنج و غیره، پولک یا پوسته بدن جانور
افلاس: چنانچه تاجر محجور شود مشمول ورشکستگی و تصفیه می شود و چنانچه غیر تاجر باشد مشمول اعسار می گردد.
در اصطلاح حقوقی، فلس صفت شخص مفلس میباشد مفلس به معنای ورشکسته و کسی که دارایی مثبت خود را از دست داده
سکه مسی در برابر درهم که سکه نقره ای است.
فلس ( Scale ) ’پولک‘ یا ’فلس‘ لایه محافظی است که بر روی پوست جانوران وجود دارد و از جنس استخوان است که از پوست منشاء می گیرند. ماهی های غضروفی و استخوانی اغلب دارای فلس یا پولک بر سطح بدنشان می باشند.