فلاکت: وضعیت ناراحت کننده با ماهیت فیزیکی، مادی یا اخلاقی که باعث ترحم می شود. ( https://www. cnrtl. fr/definition/misere ) همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: ژورتیا žurtyā ( پشتو ) بژاخوت bežāxut ( سغدی: bežāxutyā )
درماندگی واژه ی پارسیِ �درماندگی� را در اینجا بجای واژه ی ساخته و پرداخته ی �فلاکت� که از �فلک زدگی� گرفته شده ( دهخدا ) نشانده ام؛ گرچه بگمانم �بداَختری�، باریک ترین واژه ی پارسی همترازِ آن باشد. ب. الف. بزرگمهر ۲۷ اُردی بهشت ماه ۱۳۹۸ برگرفته از یادداشتی نیمه کاره برجای مانده
نکس
در کنارِ بدبختی، بیچارگی، تیره بختی، شوربختی و تا اندازه ای خواری، تیره روزی و درماندگی، تهیدستی و بداختری را نیز می توان افزود. اینجانب بر بنیادی سرشتی ( غریزی ) ، واپسین سه واژه و در میان این سه واژه ... [مشاهده متن کامل]
نیز بداختری را همترازتر با واژه ی ساخته و پرداخته شده ی فلاکت به آرش فلک زدگی ( در واژه نامه ی دهخدا و از آنِ خود شما ) می بینم.