فلاسک

/felAsk/

    flask
    thermos
    vacuum flask
    vacuum bottle
    vacuum jug

مترادف ها

thermos (اسم)
قمقمه، فلاسک، ترمس، محفظه یا ظرف عایق حرارت

flask (اسم)
قمقمه، فلاسک، دبه مخصوص باروت تفنگ

پیشنهاد کاربران

فلاسک ؛ در ساختمان این کلمه از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات، در یک نگاه اولیه و سطحی سه کلمه سلف و فلس و ظرف قابل مشاهده است.
یعنی اگر با این سه کلمه بخواهیم کلمه ی فلاسک را تعریف کنیم مفاهیمی از قبیل ظرفیت داشتن و پوشش و در خود ذخیره نمودن به راحتی قابل برداشت می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

چنانچه دقت بیشتری در ساختمان این کلمه داشته باشیم کلمه ی فارس و پارس به معنی دارای انرژی و پُر بودن از چیزی به راحتی قابل تشخیص می شود.
درک بهتر مطلب فوق مرتبط با تحلیل و تفسیر کلمه ی بروسک در متن زیر تحلیل و تبیین شده است ؛
بِروس ؛ با ریخت های دیگر آن پِروس و بروز و پریز منشعب از کلمه ی پارس و فارس مرتبط با کلماتی از قبیل بروسلی و بُرزو و مبارزه و بذر و . . .
بِروسک ؛ در گویش زبان کردی کرمانجی در خراسان شمالی به رعد و برق بِروسک گفته می شود که از این کلیدواژه در کشور عزیزمان ایران به عنوان یک نام تجاری برای بِرَند لوازم الکتریکی با نام لوازم الکتریکی بروسک در حال استفاده می باشد.
کلمه ی بروسک با ریخت پروسک منشعب از کلمه ی پارس و فارس به معنی دارای فُرس و نیرو و انرژی و قدرت می باشد.
کلمه ی دیگری که خودش به تنهایی یک کلیدواژه برای رسیدن به بسیاری از کلمات هم خانواده با کلمه ی پارس و فارس می باشد کلمه فلاسک با ریخت پراسک می باشد که به عنوان یک ظرف جهت گرم یا سرد نگهداشتن مایعات تحت عنوان رایج فلاسک چای از آن استفاده می شود.
از کلمه ی فارس و پارس در پهنه ی واژگان و دریای لغات کلمات بسیار زیادی با یک مفهوم مشترک ولی با ساختمان های متفاوت ایجاد شده است.

داغگر:فلاسک
واژه فلاسک
معادل ابجد 191
تعداد حروف 5
تلفظ felāsk
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [فرانسوی: flasque]
مختصات ( فره )
آواشناسی felAsk
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی هوشیار
لغت نامه دهخدا
فلاسک = دمابان،
کلمن = سرمابان، سردبان
دمابان، واژه ای معنارسان و کاربردی به جای فلاکس.
زبان پارسی، زبانی با توانمندی بسیار برای برابرسازی واژگان دانشیگ
فلاسک چیست؟
فلاسک FLASK به هر نوع ظرفی که برای نگه داری مایعات به صورت ایزوله حرارتی کاربرد دارد گفته می شود ، رایج ترین فلاسک ها در ایران ، ظروفی هستند که برای نگهداری از آب جوش و چایی استفاده می شود .
...
[مشاهده متن کامل]

در برخی منابع واژه فلاسک را معادل با قمقمه ترجمه کرده اند و آن را در انواع مختلفی طبقه بندی کرده اند .

فلاسک یا فلاکس. . هر کلمه ایی آخرش ک باشد تورکی است. مثل کبک، کمک، امک، اکمک. . فلاسک ( فلا سک ) یک کلمه ی تورکی است. کلماتی که اولشان فلا دارند. مثل فلافل، فلات، فلاورجان ایسفهان، فلامینگو ( فلا مین قو ) کلماتی که آخرشان ک دارند. مثل نخودک، میخک، خروسک، سنجاقک، آخوندک، پیچک
ترموس . دما بان