فلات

/falAt/

    highland
    plateau
    wold
    extensive and waterless desert
    tableland

فارسی به انگلیسی

فلات ایران
iran

فلات زیر اب
shelf

فلات قاره
continental shelf, continentel shelf

مترادف ها

plateau (اسم)
زمین مسطح، فلات

fiord (اسم)
فلات، ابدره

fjord (اسم)
فلات، ابدره

table land (اسم)
فلات، زمین هموار و مسطح

پیشنهاد کاربران

فلات برخلاف ترجمه دهخدا بلند نیست بلکه فلاتflat -
plateau بمعنی پهن ومسطح و صاف است البته جوانان دل میسوزانند ومیخوان معادل فارسی بیارن ولی در تاریخ همیشه کلمه روان مارو عربا گرفتند وما باز دوباره کلمه سخت را ساختیم تا صدهاسال بعد روان بشه
پلات که معرب آن فلات یا خشکی ربع مسکون زمین است که سر از آب بیرون درآورده مانند فلات آتشفشانی که بصورت جزیره هنوز هم در حال رویش است و بخاطر پراکندگی آن در سرتاسر سیاره زمین که تا کنون تنها سیاره منظومه
...
[مشاهده متن کامل]
شمسی است که سه چهارم آن را آب فرا گرفته و وقتیکه سیاره ای از یخ به فرمان پروردگار خود را بزمین سرخ مذاب زد ضمن اینکه آن را سرد نمود استارت و سویچ حیات را زد و قرآن مجید در سوره انبیاء آیه 30چه زیبا فرموده وجعلنا من الماء کل شی حی ما حیات را از آب آفریدیم پس پلات همان خشکی های پراکنده است

فلات - معرب پلات است و پلات به معنی وسیع و گسترده است و هنوز کار برد دارد پرت، وپلا یعنی پراکنده و واژه پراکنده هم پلاکنده است و معنی پخش هم میدهد پس فلات نیست و پلات اایران است، هنوز هم میگوییم پخش و پلا کن
زمین هموار ومسطح. دشت بیابان
واژه فلات کاملا پارسی است چون در عربی می شود هضبة این واژه یعنی فلات صد درصد پارسی است.
Plateau : فلات ( پلَ تُ )
Plato : افلاطون ( پلِی تُ/دُ )
بُلَنددَشت
بُلَندَشت
بالادَشت
فَرازدَشت
بُلَندتَخت
بالاتَخت
فَرازتَخت
شَوَند ( دلیل ) : فلات به چمِ جایی است هموار و تخت ( مسطح ) و "دشت مانند"، که در یک "بلندی" جای گرفته.
بیدا
فلات :بلندی - فرازتپه
برزگاه ( بضم با )
بالستان ( بالا ِ ستان )
فراپهنه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس