فغان ؛ ناله و شیون و زاری که از جدایی و دوری سرداده شود.
کلمه ی فغان با ریخت فکان به مفهوم منفک شدن دارای معنا و مفهوم می باشد.
کشور افغانستان نیز وقتی از مام وطن از آغوش ایران بزرگ جدا شد نامگذاری شد.
کلمه ی فغان با ریخت فکان مرتبط با کلماتی مثل منفک و فک صورت می باشد.
همی نالدم، استخوان از جدایی
فغان از جدایی، فغان از جدایی
های های، صدای گریه وناله، شوروغوغای ماتم زدگان.
گریه کردن
گریه وزاری وشیون
گریه وزاری
فغان کسی از کیوان بر گذشتن :کنایه ای ایماست از بلندی بسیار فغان
دو کودک بدیدند مرده ، به تشت ؛
ز ایوان به کیوان فغان بر گذشت
دکتر کزازی در این مورد می نویسد :《 در اختر شناسی کهن ، کیوان برترین ِ هفتگان شمرده میشده است و در شاهنامه ، نماد بلندی است . 》
... [مشاهده متن کامل]
نامه ی باستان ، ج ۳ ، داستان سیاوش ، دکتر کزازی ۱۳۸۴، ص ۲۵۶.
بیداد