فعله

/fa~le/

    coolie
    laborer
    navvy
    worker
    coolie(s)

مترادف ها

laborer (اسم)
کارگر، عمله، مزدور، فعله

workman (اسم)
کارگر، عمله، مزدور، فعله، استادکار، مزدبگیر

labourer (اسم)
عمله، فعله

hackney (اسم)
درشکه کرایه، اسب سواری، اسب کرایبه، فعله

پیشنهاد کاربران

( فعلة ) فعلة. [ ف َ ع َ ل َ ] ( ع اِ ) ج ِ فاعل. کارگران و بیشتر آن دسته که در کار گل باشند. در تداول فارسی زبانان به معنی مفرد آید. ( از یادداشتهای مؤلف ) . بصورت صفت غالباً بر کارگرانی که در کار گل و حفاری و مانند آن باشند اطلاق شود. ( از منتهی الارب ) . ج ِ فاعل. ( اقرب الموارد ) .
...
[مشاهده متن کامل]

فعلة. [ ف َ ع ِ ل َ ] ( ع اِ ) خوی و عادت. ( منتهی الارب ) . عادت. ( اقرب الموارد ) . || کردار. ( ترجمان علامه جرجانی ترتیب عادل بن علی ) .
فعلة. [ ف َ ل َ ] ( ع اِ ) یکبار از کاری : کانت منه فعلة حسنة او قبیحة. ( اقرب الموارد ) .
منبع. لغت نامه دهخدا

تفاوت فعل و عمل: فعل به کار جزئی و لحظه ای مربوط می شود که به سرعت انجام شود اما �عمل� یک کار استمراری و همراه با برنامه ریزی قبلی است
نوکری. کاربی مزد یامزدناچیز. کارگری