residue (اسم)ته نشین، باقی مانده، پس مانده، زیادتی، فضله، فضولات، پس ماند، قسمت باقی مانده، تفاله ماندهreject (اسم)فضولاتrefuse (اسم)ترک، اشغال، انصراف، پس مانده، فضولات، ادم بیکارهgarbage (اسم)تفاله، روده، نخاله، اشغال، خاکروبه، زباله، فضولات، خش، اشغال وخاکروبهexcreta (اسم)مدفوعات، فضولات
سلیمفضولات: پس مانده های خوراکی درون شکم.فضولات: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:کاریشا kāriŝā ( سنسکریت )+ عکس و لینک