فس


    fizz

فارسی به انگلیسی

فس فس
fizzle

فس فس کردن
dally, dawdle, linger, pussyfoot

فس فسو
dawdler, dull, slowpoke

فس فسی
choosey, choosy

مترادف ها

fez (اسم)
کلاه قرمز منگوله دار، فینه، فس

پیشنهاد کاربران

اگر منظور فِس هست مثل : فس شدن
یعنی بی انگیزه ، داغون و بی رمق ، بیحال ، بی انرژی

بپرس