abundance (اسم)فراوانی، وفور، فزونی، سرکaffluence (اسم)غنا، فراوانی، وفور، فزونیexuberance (اسم)غنا، فراوانی، وفور، فزونی، سرک، کثرت، بسیاری، فرط فیضexcess (اسم)فزونی، سرک، اضافه، زیادتی، مازاد، افراط، زیادی، بی اعتدالیincrease (اسم)فزونی، افزایش، اضافه، ترقی، توسعه، رشد، تکثیرenlargement (اسم)فزونی، توسعه، بزرگیnimiety (اسم)فزونی، زیادی، بی اعتدالی، اطناب، حشو و زواید
افزایشزیاد شدن ( مصدر )ازدیادافزایش، افزونی، برکت، بیشی، تزاید، فرط، مازاد، مزیتفزونی :دکتر کزازی در مورد واژه ی فزونی می نویسد : ( ( فزونی ریخت کوتاه شده ی افزونی است که از "افزودن" و " ی"ساخته شده است و در پهلوی اپزونیک apzonoīg و اپزونیگیه apzonīgīh بوده است . ) ) ازو شادمانی وزویت غمیست ... [مشاهده متن کامل] وزویت فزونی وزویت کمیست ( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 181 )+ عکس و لینک