فریاد، سر و صدا، صدا، شلوغ، بانگ، طنین، اختلال، قیل و قال، خش خش، پارازیت، امد و رفته، شایعه و تهمت
squawk(اسم)
فریاد، جیغ
hue(اسم)
نما، صورت، هیئت، فریاد، رنگ، چرده، شکل، تصویر
outcry(اسم)
حراج، فریاد، بیداد، غریو، داد
bawl(اسم)
داد و بیداد، گریه، فریاد
scream(اسم)
فریاد، جیغ، ضجه، فریادرسی، فریاد رس
exclamation(اسم)
فریاد، بانگ، ضجه، حرف ندا
squall(اسم)
باد، فریاد، ضجه، بوران، توفان، باد بی سابقه و شدید
squeal(اسم)
نزاع، فریاد، دعوا، جیغ، ضجه، داد، جیغ ممتمد
shriek(اسم)
فریاد، جیغ، ضجه
whoop(اسم)
فریاد، ضجه، صدای بلند مثل سرفه، صدای سیاه سرفه، صدای جغد و مانند آن
vociferance(اسم)
داد و بیداد، فریاد، سر و صدا، زوزه، فریاد و نعره
hollo(اسم)
فریاد
vociferation(اسم)
داد و بیداد، فریاد، جیغ، داد، نعره
پیشنهاد کاربران
حرف ف در پارسی باستان بوده همچون اسامی : تیسافِرن و آرتافِرن
دوستانی که فکر می کنند حرف فِ در قدیم در پهلوی یا پارسی یا فارسی میانه نبود می توانید این منبع که می فرستم یعنی کتاب فرهنگ واژه های اوستا لینک رو دوستان ببینید که حرف یا واج در پهلوی بود.
واژه فریاد. [ ف َرْ ] ( اِ ) در زبان پهلوی فری یات به معنی دوست و تکیه و اتکاء و نیز فرهات به معنی یاری ، در فارسی باستان ظاهراً فرزاتی مرکب از پیشاوند فرا و دا که به معنی پیش بردن است ، در افغانی و ترکی فِریاد و رویهم به معنی یاری خواستن با آواز بلند و شکایت با آوای رساست. ( از حاشیه برهان چ معین ) . آواز بلندی که در دادخواهی و استعانت برآرند. ... [مشاهده متن کامل]
منبع. لغت نامه دهخدا منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید
در افغانی و ترکی فِریاد و رویهم به معنی یاری خواستن با آواز بلند و شکایت با آوای رساست. ( از حاشیه برهان چ معین ) . آواز بلندی که در دادخواهی و استعانت برآرند. ( ناظم الاطباء ) :
آریایی فریاد در گذشته به چم دوست ، یار ، یاور و یاری جستن بکار می رفته و با friend همریشه است.
فریاد نام آلبوم موسیقی سنتی ایرانی است با آهنگسازی حسین علیزاده و کیهان کلهر و صدای محمدرضا شجریان که در سال ۱۳۸۱ در لس آنجلس اجرا و در سال ۱۳۸۲ منتشر شده است. این آلبوم در دستگاه راست پنجگاه، شور و همایون اجرا شده است. ... [مشاهده متن کامل]
• تار: حسین علیزاده • خواننده: محمدرضا شجریان • کمانچه: کیهان کلهر • تنبک و آواز: همایون شجریان • مقدمهٔ راست پنجگاه: نگارا • آواز راست پنجگاه ( غزل سعدی ) • ضربی نغمه ( ساخته کیهان کلهر ) • ادامهٔ آواز راست پنجگاه • تصنیف سمن بویان ( ساخته کیهان کلهر ) • ساز و آواز ( غزل حافظ ) • چهارمضراب دشتی ( ساخته کیهان کلهر ) • تصنیف فریاد ( شعر از اخوان ثالث ) ( ساخته محمدرضا شجریان ) • ساز و آواز ابوعطا ( غزل حافظ ) • تصنیف چهره به چهره • چهارمضراب ابوعطا ( ساختهٔ حسین علیزاده ) • هم آوازی در شوشتری ( غزل سعدی ) • تصنیف یار دلنواز ( ساختهٔ حسین علیزاده ) • مقدمهٔ ترکمن • قطعهٔ ترکمن همراه با آواز فریاد ( ساختهٔ حسین علیزاده ) • فرود به راست پنجگاه • تصنیف بوسه های باران ( ساختهٔ حسین علیزاده ) شعر از سعدی؛ مشخصات عروضی: بر وزن: فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن؛ بحر: رمل مثمن مخبون ( درآمد راست ) هر که سودای تو دارد چه غم از هر دو جهانش ( نغمه ) آن پی مهر تو گیرد که نگیرد پی خویشش ( پروانه ) هر که از یار تحمل نکند یار مگویش ( نغمه ) به جفایی و قفایی نرود عاشق صادق ( نغمه ) گفتم از ورطه عشقت به صبوری به در آیم ( عراق ) عهد ما با تو نه عهدی که تغیر بپذیرد ( بیات عجم ) گر فلاطون به حکیمی مرض عشق بپوشد ( فرود ) نرسد نالهٔ سعدی به کسی در همه عالم شعر از حافظ؛ مشخصات عروضی: بر وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن ( هزج مثمن سالم ) شعر از حافظ؛ مشخصات عروضی: بر وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن؛ بحر: مجتث مثمن مخبون محذوف ( نیریز ) بیا که رونق این کارخانه کم نشود ( نیریز ) ببین در آینه جام نقش بندی غیب ( شکسته ) ز تند باد حوادث نمی توان دیدن ( عشاق ) از این سَموم که بر طرف بوستان بگذشت ( عراق اشاره به نهیب و فرود به کرد بیات ) به صبر کوش تو ای دل که حق رها نکند ( درآمد دشتی و فرود ) مزاج دهر تبه شد در این بلا حافظ شعراز مهدی اخوان ثالث خانه ام آتش گرفته است، آتشی جانسوز هر طرف می سوزد این آتش
فریاد فیلمی به کارگردانی و نویسندگی مسعود کیمیایی و تهیه کنندگی ناصر شفق محصول سال ۱۳۷۷ است. در یکی از نواحی جنوب کشور فاروق صاحب یک گاراژ به سهراب اجازه نمی دهد که برای خود مستقلاً کار کند و سهراب با فاروق درگیر می شود و در درگیری فاروق بر اثر سکته می میرد و برادرهای فاروق برای انتقام گیری از سهراب به دنبال او می گردند. . . . ... [مشاهده متن کامل]
فیلم فریاد در جشنواره های زیر حضور داشته است: هفدهمین دوره جشنواره فیلم فجر ( ۱۳۷۷ ) اولین دوره جشنواره فیلم اجتماعی آبادان ( ۱۳۷۸ ) فیلم فریاد در سومین دوره جشن خانه سینما ( ۱۳۷۸ ) در ۲ بخش بهترین فیلم و بهترین صداگذاری و میکس ( اسحاق خانزادی ) کاندیدا مسابقات بوده اند. همچنین این فیلم در چهارمین دوره جشن خانه سینما ( ۱۳۷۹ ) در بخش نمونه فیلم ( آنونس ) ( محمدرضا مویینی ) تندیس زرین مسابقات را کسب کرده است.
واژه فریاد معادل ابجد 295 تعداد حروف 5 تلفظ faryād نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [پهلوی: friyāt] مختصات ( فَ ) ( اِ. ) آواشناسی faryAd الگوی تکیه WS شمارگان هجا 2 منبع فرهنگ فارسی معین لغت نامه دهخدا
غریو، بانگ، خروش، جیغ
اسم فریاد دوتا معنی داره یکی کردی که تلفظش فرق داره ویکی هم پارسی میانه تو پارسی میانه یعنی بانگ صدای رسا و بلند و تو کردی یعنی با شکوه فکر کنم و اگه به معنی پارسی میانه باشه یه اسم بدون جنسیت برای هردو جنس استفاده میشه ولی به معنی کردی فقط برای پسر هستش
کوردی مانند فارسی زیر مجموعه پارسی میانه هست الکی زبان کردی، زبان کردی نکنین
فریاد اسم پسرانه کوردی و با تلفظ فره یاد هست به معنای ماندگار
آواز نهیب
سلام اسم فریاد در واقع یک اسم پسرانه کوردی هست که تلفظ اصلیش فره یاد هست به معنای ماندگار چرا که فر یعنی شکوه یاد هم همون یاد یا خاطره معنی میشه که ترکیب فریاد میشه یادی پرشکوه خاطره ای بزرگ یا ماندگار
فریادیدن = م. ث وسط بیابون اگه از تهِ وجودت هم بِفریادی، کسی نیست که به کمکت بیاد. بانگیدن = م. ث بانگِش او بود که همه را خَبَراند ( خبر کرد )
در اوستا واژه پروردش به چم پیش بین نامی است که به خروس [همان مرغ خانگی] داده شده. چون این مرغ که نماینده ایزد سروش در روی زمین است فروغ روز را از پیش می بیند و با آواز خود مژده دمیدن بامداد را می دهد و ... [مشاهده متن کامل]
مردمان را به بیداری و نیایش و کارو کوشش فرا می خواند. چون پروردش خروش بر می آورد در پارسی نام او را خروس گذاشته اند. در وندیداد ( فر 18 ) از پروردش یا خروس مرغ ورجاوند ایزدی و گماشته ایزد سروش بر روی زمین و خویشکاری او در بیداری مردمان در سپیده دمان و ناچیز کردن پتیارگی بوشاسپ دیو که مردمان را به خواب نابهنگام و بیکاری و تنبلی می خواند , سخن به میان آمده. پروردش نزد ایرانیان مرغی ایزدی و ورجاوند بوده و از این رو خوردن گوشت او را روا نمی داشته اند. فرانسوی ها در بازی فوتبال روی پیراهن خود یک نگاره از خروس دارند و بر این باورند که شانس می آورد. در کودکی هنگامیکه از پدر بزرگ یا مادر بزرگ می پرسیدیم: خروس از کجا می داند که بامداد دمیده شده و با بانگ بلند خود آنرا گزارش می دهد؟ آنها با جواب ساده می گفتند که فرشته ایی او را بیدار می کند و به او می گوید او هم آواز می خواند. من برای اینکه چیزهایی را بدانم در دانشگاه آلمان که ترمی نیست و دوره نیم ساله است که آنرا به آلمانی Semester می گویند دوره هایی را همزمان با درس های خودم گذراندم تا چیزهای تازه ایی را از روی کنجکاوی یاد بگیرم. پرنده گان مانند ما آدمها مدت دراز تا 8 سایه ( ساعت ) نمی خوابند . آنها خواب کوتاه ده تا پانزده دمی ( دقیقه ) ای دارند. ساختمان بینایی آنها هم به گونه ایی است که پرتو های مادون سرخ را می بینند و هنگامیکه کمی روشنایی بدمد و آنها از خواب کوتاه بر خیزند و آنرا ببیند با آواز آنرا گزارش می دهند. در آلمان سدای خروس از 10 شب تا 7 بامداد شنیده نمی شود و کسانیکه این مرغ خانگی را دارند آنرا در چهار دیواری می گذارند که سدا را ایزوله کرده اند و به بیرون نمی رود. در روستا چرا می شود بانگ این پرنده را شنید. اگر در آلمان یک تن سدای این مرغ را کنترل نکند, همسایه ها شکایت می نویسند و کار به دادگاه می کشد. به این یاد که بانگ خروس همسایه نمی گذارد ما بخوابیم. جانداران دیگر مانند شیر پس از یک شکار پیروز مندانه و سیر شدن شکم تا دوازده سایه ( ساعت ) می خوابند. یک آهو بیش از دو سایه نمی تواند بخوابد چون خوراک او گیاهی و کم کالری است و دیگر اینکه باید بیدار و هوشیار باشد که خوراک جانوران شکاری نشود. پرندگان در هنگام خواب مانند ما آدمها مغز و Immune - System آنها آکتیو است و خوابهای خوش یا بد می بینند.
فریاد:دکتر کزازی در مورد واژه ی " فریاد" می نویسد : ( ( فریاد در پهلوی فْرَیاد frayād به معنی یاری و کمک است ؛ شاید از آن روی که به بانگ بلند یاری می خواهند ، " فریاد" در معنی بانگ و غریو نیز به کار برده شده است . ) ) ... [مشاهده متن کامل]
( ( همی بر خروشید و فریاد خواند جهان را سراسر سوی داد خواند ) ) ( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 303. ) در جای دیگر می نویسد: ( ( فریاد در پهلوی فْرَیات frayāt بوده است، بن اکنون از فریاتیتن frayātītan. معنای نخستین و گوهرین "فریاد" در پهلوی و دری کهن، کمک و یاری است که در آمیغهایی چون" فریاد خواستن" و به "فریاد رسیدن" هنوز کاربرد دارد. ) ) ( همان ص۴۴۵ )