فروپاشی


    breakup
    collapse
    disintegration
    dissolution
    fragmentation
    wreckage

فارسی به انگلیسی

فروپاشی پذیر
collapsible

فروپاشی روانی
nervous breakdown

پیشنهاد کاربران

پاشخورد ( به زبان تاجیک )
انقراض . . .
Meltdown
خراب شذن ، از بین رفتن
نابودی، از بین رفتن
سقوط
به هم ریخته شدن
متلاشی شدن. . . از هم پاچیدگی
سقوط، اضمحلال، سرنگونی،

بپرس