فروش

/foruS/

    disposition
    sale
    sales
    trade

فارسی به انگلیسی

فروش با تلاش
hard sell

فروش با فشار
hard sell

فروش باچرب زبانی
soft sell

فروش به بهای غیر منصفانه
extortion

فروش بیشتری داشتن
outsell

فروش چیز خریداری شده به شخص ثالث
resale

فروش رفتن
sell

فروش رفتنی
salable, marketable

فروش مجدد
resale

فروش نرفته
odds and ends, unsold

فروش کلیه بلیط ها
sellout

مترادف ها

sale (اسم)
حراج، بازار فروش، فروش

sales (اسم)
حراجی، فروش، جنس فروشی

پیشنهاد کاربران

واژه فروش
معادل ابجد 586
تعداد حروف 4
تلفظ foruš
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم مصدر )
مختصات ( فُ ) ( اِ. )
آواشناسی foruS
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا
2
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
...
[مشاهده متن کامل]

واژه فروش از ریشه ی واژه فروختن پارسی است
واژه فروختن
معادل ابجد 1336
تعداد حروف 6
تلفظ fa ( o ) ruxtan
ترکیب ( مصدر متعدی ) [پهلوی: frōxtan] ‹فرختن›
مختصات ( فُ تَ ) [ په . ] ( مص م . )
منبع فرهنگ فارسی عمید
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی معین

ابتیاع
فَروَش همان فروشی است در اوستا است فَروَش که همان فروهر است. در فارسی باستان فَرورتیو در پهلوی فَروَهر که یکی از نیروهای مینویی اخروی است

بپرس