فرودگاه

/forudgAh/

    aerodrome
    air terminal
    airport

فارسی به انگلیسی

فرودگاه صحرایی
landing field

فرودگاه مناسب برای هواپیماهای جت
jetport

فرودگاه هلی کوپتر
heliport

فرودگاه کشوری
airport

فرودگاه کوچک
airfield

مترادف ها

airport (اسم)
فرودگاه هواپیما، فرودگاه

airfield (اسم)
فرودگاه هواپیما، فرودگاه

airdrome (اسم)
فرودگاه

taxiway (اسم)
فرودگاه، جاده یا راه تاکسی رو

landing field (اسم)
فرودگاه

پیشنهاد کاربران

میدان هوایی بهترین برابر پارسی برای واژه فرودگاه است.
فرازگاه نیز می توان به جای departure بکار برد.
ویرایش شده: از دیدگاه من واژه های هوابندر، هواگاه و یا هواکده بهتر از واژه فرودگاه برای airport هست. فرودگاه را می شود به جای arrivals ( پرواز های ورودی ) و اوجگاه یا پروازگاه را به جای Departure ( پروازهای خروجی ) بکار برد.
از دیدگاه من واژه های هوابندر، هواگاه و یا هواکده بهتر از واژه فرودگاه برای airport هست. فرودگاه را می شود به جای arrivals ( پرواز های ورودی ) و اوجگاه یا پروازگاه را به جای Departure ( پروازهای خارجی ) بکار برد.
آسمان روان
مطار، میدان هوایی هردو حاکی از جنبهٔ مثبت جایی در صنعت هوانوردی است که به پرواز اشاره دارد اما متاسفانه واژهٔ فارسیِ معادلِ آن ها به �فرود�آمدن توجه کرده که تنها بخش منفی ترِ داستان است. صعود، پرواز، نگهداری،
...
[مشاهده متن کامل]
مراقبت، پذیرش مسافر، سفر. . . ده ها و شاید صدها کار مثبت در این محل انجام می شود و واژهٔ فارسی �فرودگاه� تنها به �فرود� اشاره می کند. بیایید واژه پیشنهاد کنیم تا خود ما جای خالیِ فرهنگستانِ نامعتبرِ فعلی را پر کنیم. پیشنهاد بنده: فعلا کاربرد واژهٔ فارسی دری �میدان هوایی� و فکرکردن به واژه هایی مثل �هواکده�، �هواپیماکده�، �هواسفرگاه�، �هواپرجا�، . . . از لبخند مثبت شما سپاسگزارم.

بپرس