فروختن


    market
    sell
    vend
    flog
    to sell

فارسی به انگلیسی

فروختن برنامهی رادیو تلویزیون به چند ایستگاه
syndicate

فروختن به بهای کمتر از رقیب
undersell

فروختن به عنوان اهن پاره
junk

فروختن به عنوان جنس اوراقی
junk

فروختن به قیمت کمتر
undercut

فروختن بیش از ظرفیت بلیط هواپیما
overbook

فروختن موادمخدر
deal

مترادف ها

market (فعل)
فروختن، به بازار عرضه کردن، در بازار داد و ستد کردن، در معرض فروش قرار دادن

cant (فعل)
فروختن، وارونه کردن، ناگهان چرخانیدن یاچرخیدن، باناله سخن گفتن، کج شده، اواز خواندن، با لهجه مخصوصی صحبت کردن

vent (فعل)
خالی کردن، فروختن، بیرون دادن، بیرون ریختن

auction (فعل)
حراج کردن، بمزایده گذاشتن، فروختن

sell (فعل)
فروختن، بفروش رفتن

undercut (فعل)
فروختن، به جای کمتری فروختن، از زیر بریدن

undersell (فعل)
فروختن، روی دست کسی رفتن، ارزان تر فروختن

sell up (فعل)
فروختن

hawk (فعل)
فروختن، دوره گردی کردن، سینه صاف کردن، با باز شکار کردن، طوافی کردن، جار زدن و جنس فروختن

پیشنهاد کاربران

آیا می دانید چرا بُنِ کنونیِ {فروختَن}، {فروز} نیست؟
در گُذَشته، {فروش}، به ریختِ {فروچ} بوده است.
در اینجا به جایِ دگرگونی {چ به ز}، با دگرگونی {چ به ش} کار داریم.
همچنین، ما بُنِ کنونیِ {فروز/افروز} را برایِ {فروختن/افروختن} داریم، که نمی شود این بُن را برایِ {فروختن} نیز گرفت، پس، از همین روی، نزدیک ترین وات ( =حرف ) به {چ} از نگاه آوایی، یا همان {ش} گرفته شده است و {فروش} را داریم.
...
[مشاهده متن کامل]

بِدرود!

واژه فروختن
معادل ابجد 1336
تعداد حروف 6
تلفظ fa ( o ) ruxtan
ترکیب ( مصدر متعدی ) [پهلوی: frōxtan] ‹فرختن›
مختصات ( فُ تَ ) [ په . ] ( مص م . )
منبع فرهنگ فارسی عمید
لغت نامه دهخدا
فروختن - > بفروخت - > فروخت
فروختن - > بفروش - >فروش
افراشتن - > بیافراشت - > افراشت
افروختن - > بافروخت - > فروخت
افروختن - > بیافروز - > افروز
در همه اینها کارواژه روخ / راشت / روش / روز را میبینیم که روخ همان رِخ دادن یا حرکت دادن است و راشت همان رشد و نمو ست و روز همان روژ یا روش ( روشن ) است که در زبان مازندرانی به رِخ و روش همان حرکت میگویند و روژ یا روز یا روش ( روشن ) به چم سفیدی و نماد پویایی و حرکت بوده و شب نماد استراحت. از اینرو پیداست که
...
[مشاهده متن کامل]

افراشتن = اف راشت تن = اف ( بالا و بسیار ) راشت ( رشد و نمو ) => افراشتن = بسیار رشد یافته
که خود واژه رشد همان رُشت یا راشت است
فروختن = اف روختن = بسیار روشن
فروختن = اف روختن = بسیار روخ دادن = چیزی که بسیار حرکت داده شود ( که در زبان مازندرانی میگویند رِخ دادن = حرکت دادن ) = واژه رخداد یا روخداد به چم حادثه نیز از همین آمده و همچنین واژه رخ یا رک و پوست کنده همگی از روخت آمده از اینرو پیدا می شود چرا واژه روز با روشن / روخ یا رخ از یکریشه می باشند چرا که هر چیزی روشنی باعث شناخت / حرکت و پویایی در روز و . . . می باشد.
فروش = افروش = اف روش = بسیار روش ( roush = حرکت ) داده شده = بسیار تبادل شده
بن واژه رِخ و روش ( roush ) مازندرانی از اینجا پیداست که چرا به چم حرکت دادن و حرکت کردن است همان تبادل و جابجایی

عرضه داشتن
فروختن یا Short :[ اصطلاح ارز دیجیتال]برعکس نگه داشتن ( long ) وقتی شما دارایی خود را می فروشید ( short ) امیدوار هستید که با این کار قیمت پایین تر بیاید، سپس بتوانید ارز را با قیمت پایین تری بخرید و زمانی که صعود کرد بفروشید.

بپرس