فروختن


    market
    sell
    vend
    flog
    to sell

فارسی به انگلیسی

فروختن برنامهی رادیو تلویزیون به چند ایستگاه
syndicate

فروختن به بهای کمتر از رقیب
undersell

فروختن به عنوان اهن پاره
junk

فروختن به عنوان جنس اوراقی
junk

فروختن به قیمت کمتر
undercut

فروختن بیش از ظرفیت بلیط هواپیما
overbook

فروختن موادمخدر
deal

مترادف ها

market (فعل)
فروختن، به بازار عرضه کردن، در بازار داد و ستد کردن، در معرض فروش قرار دادن

cant (فعل)
فروختن، وارونه کردن، ناگهان چرخانیدن یاچرخیدن، باناله سخن گفتن، کج شده، اواز خواندن، با لهجه مخصوصی صحبت کردن

vent (فعل)
خالی کردن، فروختن، بیرون دادن، بیرون ریختن

auction (فعل)
حراج کردن، بمزایده گذاشتن، فروختن

sell (فعل)
فروختن، بفروش رفتن

undercut (فعل)
فروختن، به جای کمتری فروختن، از زیر بریدن

undersell (فعل)
فروختن، روی دست کسی رفتن، ارزان تر فروختن

sell up (فعل)
فروختن

hawk (فعل)
فروختن، دوره گردی کردن، سینه صاف کردن، با باز شکار کردن، طوافی کردن، جار زدن و جنس فروختن

پیشنهاد کاربران

خیلی واضح است که این ادعا کاملاً نادرست و بی پایه است، و می توان با دلایل زبان شناسی و منابع معتبر تاریخی به آن پاسخ داد. بیایید گام به گام بررسی کنیم.
- - -
۱️⃣ بررسی ادعای �گرامر فارسی، ترکی است�
...
[مشاهده متن کامل]

فارسی و ترکی دو زبان کاملاً متفاوت از نظر خانواده زبانی هستند:
ویژگی فارسی ترکی
خانواده زبانی هند و اروپایی ( شاخه ایرانی ) آلتایی / ترکی ( شاخه ترکی )
صرف افعال دارای زمان های گذشته، حال و آینده، با صرف فعل عمدتاً با پسوندهای زمان و حالت
ساخت جمله فاعل - مفعول - فعل ( SOV ) فاعل - مفعول - فعل ( SOV ) ولی قواعد صرفی متفاوت
پسوندها دارای پسوندهای ایرانی با ریشه فارسی و اوستایی پسوندهای ترکی با ریشه ترکی
✅ نتیجه: ساختار گرامری و پسوندهای فارسی کاملاً مستقل از ترکی هستند و ریشه شناسی آنها با زبان های هند و اروپایی مطابقت دارد.
- - -
۲️⃣ بررسی ادعاهای مربوط به پسوندها
آنها نوشته اند:
�افروغ� → پسوند اوق
�افروختی� → پسوند اوقتی
�افروز� → پسوند اوز
بیایید بررسی کنیم:
1. افروغ
واژه �افروغ� در فارسی یعنی نور، روشنایی.
ریشه: از فعل �فروزیدن� ( اوستایی: *frauz - )
پسوند � - غ� در فارسی یک تبدیل واجی از - uk یا - ag نیست. این یک پسوند فارسی کهن است و در اوستایی و فارسی میانه هم نمونه دارد.
هیچ مدرک زبانی نشان نمی دهد که این �اوق� ترکی باشد.
2. افروختی
فعل �افروختن� گذشته ساده � - ی� یا � - تی�
� - تی� پسوند ماضی در فارسی است ( مثلاً �دوختی�، �شنیدی� ) ، که کاملاً ایرانی و اوستایی است.
ترکی چنین پسوندی برای گذشته ندارد.
3. افروز
�افروز� = �روشن کننده�، �فروزان�
این یک شکل صفتی/مصدرسازی فارسی است: �فروز - ان / - ز�
پسوند � - ز� یک ساخت فارسی است، نه ترکی.
- - -
۳️⃣ منابع معتبر برای رد این ادعاها
کنت بیل ( Kent, Indo - Iranian Languages ) – بررسی زبان فارسی و خانواده های آن.
هرویتز ( Herbert, Persian Grammar ) – تاریخچه صرف فعل و پسوندهای فارسی.
واژه نامه دهخدا – ریشه شناسی واژگان فارسی.
بهرام بیگدلی، تاریخ زبان فارسی – نشان می دهد که پسوندهای فارسی ریشه ایرانی دارند، نه ترکی.
- - -
۴️⃣ نتیجه گیری
فارسی و ترکی دو خانواده کاملاً متفاوت هستند.
پسوندهای � - غ�، � - تی�، � - ز� ایرانی و ریشه دار در فارسی/اوستایی هستند.
هیچ سند تاریخی یا زبان شناسی معتبری وجود ندارد که این پسوندها را ترکی معرفی کند.

موزدوندن. [ م َ ن ِد َ ] ( هزوارش ، مص ) به لغت ژند و پاژند به معنی فروختن باشد که در مقابل خریدن است.
اقای عارف گرامر فارسی گرامر ترکی هست و همه اینا هم پسوند ترکی هستند یه چیز به این تابلویی رو نگفتن. خب پسوندهای زیر ر و نگاه کنید
افروغ پسوند اوق
افروختی پسوند اوقتی
افروز پسوند اوز
واژه فروختن
معادل ابجد 1336
تعداد حروف 6
تلفظ fa ( o ) ruxtan
ترکیب ( مصدر متعدی ) [پهلوی: frōxtan] ‹فرختن›
مختصات ( فُ تَ ) [ په . ] ( مص م . )
منبع فرهنگ فارسی عمید
لغت نامه دهخدا
فروختن - > بفروخت - > فروخت
فروختن - > بفروش - >فروش
افراشتن - > بیافراشت - > افراشت
افروختن - > بافروخت - > فروخت
افروختن - > بیافروز - > افروز
در همه اینها کارواژه روخ / راشت / روش / روز را میبینیم که روخ همان رِخ دادن یا حرکت دادن است و راشت همان رشد و نمو ست و روز همان روژ یا روش ( روشن ) است که در زبان مازندرانی به رِخ و روش همان حرکت میگویند و روژ یا روز یا روش ( روشن ) به چم سفیدی و نماد پویایی و حرکت بوده و شب نماد استراحت. از اینرو پیداست که
...
[مشاهده متن کامل]

افراشتن = اف راشت تن = اف ( بالا و بسیار ) راشت ( رشد و نمو ) => افراشتن = بسیار رشد یافته
که خود واژه رشد همان رُشت یا راشت است
فروختن = اف روختن = بسیار روشن
فروختن = اف روختن = بسیار روخ دادن = چیزی که بسیار حرکت داده شود ( که در زبان مازندرانی میگویند رِخ دادن = حرکت دادن ) = واژه رخداد یا روخداد به چم حادثه نیز از همین آمده و همچنین واژه رخ یا رک و پوست کنده همگی از روخت آمده از اینرو پیدا می شود چرا واژه روز با روشن / روخ یا رخ از یکریشه می باشند چرا که هر چیزی روشنی باعث شناخت / حرکت و پویایی در روز و . . . می باشد.
فروش = افروش = اف روش = بسیار روش ( roush = حرکت ) داده شده = بسیار تبادل شده
بن واژه رِخ و روش ( roush ) مازندرانی از اینجا پیداست که چرا به چم حرکت دادن و حرکت کردن است همان تبادل و جابجایی

عرضه داشتن
فروختن یا Short :[ اصطلاح ارز دیجیتال]برعکس نگه داشتن ( long ) وقتی شما دارایی خود را می فروشید ( short ) امیدوار هستید که با این کار قیمت پایین تر بیاید، سپس بتوانید ارز را با قیمت پایین تری بخرید و زمانی که صعود کرد بفروشید.