آیا می دانید چرا بُنِ کنونیِ {فروختَن}، {فروز} نیست؟
در گُذَشته، {فروش}، به ریختِ {فروچ} بوده است.
در اینجا به جایِ دگرگونی {چ به ز}، با دگرگونی {چ به ش} کار داریم.
همچنین، ما بُنِ کنونیِ {فروز/افروز} را برایِ {فروختن/افروختن} داریم، که نمی شود این بُن را برایِ {فروختن} نیز گرفت، پس، از همین روی، نزدیک ترین وات ( =حرف ) به {چ} از نگاه آوایی، یا همان {ش} گرفته شده است و {فروش} را داریم.
... [مشاهده متن کامل]
بِدرود!
واژه فروختن
معادل ابجد 1336
تعداد حروف 6
تلفظ fa ( o ) ruxtan
ترکیب ( مصدر متعدی ) [پهلوی: frōxtan] ‹فرختن›
مختصات ( فُ تَ ) [ په . ] ( مص م . )
منبع فرهنگ فارسی عمید
لغت نامه دهخدا
فروختن - > بفروخت - > فروخت
فروختن - > بفروش - >فروش
افراشتن - > بیافراشت - > افراشت
افروختن - > بافروخت - > فروخت
افروختن - > بیافروز - > افروز
در همه اینها کارواژه روخ / راشت / روش / روز را میبینیم که روخ همان رِخ دادن یا حرکت دادن است و راشت همان رشد و نمو ست و روز همان روژ یا روش ( روشن ) است که در زبان مازندرانی به رِخ و روش همان حرکت میگویند و روژ یا روز یا روش ( روشن ) به چم سفیدی و نماد پویایی و حرکت بوده و شب نماد استراحت. از اینرو پیداست که
... [مشاهده متن کامل]
افراشتن = اف راشت تن = اف ( بالا و بسیار ) راشت ( رشد و نمو ) => افراشتن = بسیار رشد یافته
که خود واژه رشد همان رُشت یا راشت است
فروختن = اف روختن = بسیار روشن
فروختن = اف روختن = بسیار روخ دادن = چیزی که بسیار حرکت داده شود ( که در زبان مازندرانی میگویند رِخ دادن = حرکت دادن ) = واژه رخداد یا روخداد به چم حادثه نیز از همین آمده و همچنین واژه رخ یا رک و پوست کنده همگی از روخت آمده از اینرو پیدا می شود چرا واژه روز با روشن / روخ یا رخ از یکریشه می باشند چرا که هر چیزی روشنی باعث شناخت / حرکت و پویایی در روز و . . . می باشد.
فروش = افروش = اف روش = بسیار روش ( roush = حرکت ) داده شده = بسیار تبادل شده
بن واژه رِخ و روش ( roush ) مازندرانی از اینجا پیداست که چرا به چم حرکت دادن و حرکت کردن است همان تبادل و جابجایی
عرضه داشتن
فروختن یا Short :[ اصطلاح ارز دیجیتال]برعکس نگه داشتن ( long ) وقتی شما دارایی خود را می فروشید ( short ) امیدوار هستید که با این کار قیمت پایین تر بیاید، سپس بتوانید ارز را با قیمت پایین تری بخرید و زمانی که صعود کرد بفروشید.