فرمول

/formul/

    theorem
    formula

مترادف ها

formula (اسم)
ورد، دستور، فرمول، قاعده، فورمول، قاعده رمزی

composition (اسم)
ترکیب، انشاء، فرمول، قطعه هنری

پیشنهاد کاربران

این واژه "فرمول" در انگلیسی به ریختِ "formula" میباشد که در پیوند با "form" برابر "دیس" در پارسی است.
بنا بر ریشه شناسی این واژه، این واژه "formula" برابر "دیس، شکل، شیوه" میباشد، پس درخور است که از واژه "دیس" برای واژه سازی بکار ببریم.
...
[مشاهده متن کامل]

پیشنهاد بنده، واژه "دیسَک" میباشد که از دو بخش "دیس" و پسوند "َک" ساخته شده است و از نِگاه من، برای کوتاهی و همچنین آسان بودن گویش، میتواند به آسانی بِکار گرفته شود.
پیشنهاد های دوستان نیز بِسیار شایسته هستند. همچون پیشنهاد /سانیز/ از سوی کاربر گرامی /فرتاش/ که خوبی چشمگیرش، بن واژه ( =مصدر ) دار بودنش است که "سانیختن" است.
چه کسی باید اینها را رواگ دهد؟ نهاد هایِ بیخود این کشور ( بهتر است بگویم نِظام ) که کاری جز قاپیدن پول مردم و آگاهانه کار مردم را سخت تر کردن ندارند.
شما در "ویکی پدیا" در باره "ذوزنقه" ببینید! یک بنده خدایی، تا جایی که میتوانسته، از واژگان پارسی بِکار برده و به جای "فرمول" هم از واژه "دیسول" بِکار برده است، و این، چرایی این بود که در اینجا برای واژه "فرمول" پیشنهاد واژه کردم.
این کاربر ویکی پدیا، ریشه شناسی واژه "ذوزنقه" را هم گذاشته است، و این، نشان از دوست داشتن زبان پارسی از سوی او است!
تا به کنون ندیده بودم که در ویکی پدیا، کسی این کار را بکند!
بِدرود!

فرمول بندی
ساختاربندی / ریختاربندی ( بر بنیاد آنچه از سوی یکی دو تن از کاربران درباره ی همتراز پارسی واژه ی لاتینی �فرمول� در همین واژه نامه آورده شده و به درست تر بودن �ریختاربندی� اشاره کرده اند. ) از دیدِ من، �ساختاربندی� هم درست تر و هم خوش تراش تر از آن است. ( بنگرید به �فرمول بندی� در همین واژه نامه )
...
[مشاهده متن کامل]

🇮🇷 واژه ی برنهاده: ریختار 🇮🇷
فرمول= ریختاروش ( ریخت ا روش ) .
دلیل دوم برای برتریِ واژه سانیز یا سانیزه به جای ریختاره و ساختاره:
دلیل اینکه چرا واژه ( ریختاره یا ساختاره ) از بخت کمتری در برابر ( سانیز ) برخوردار است، چنین است که در تَرگمانی ( ترجمه ای ) از نوشته های دیوید هیلبرت به زبان آلمانی آمده است:
...
[مشاهده متن کامل]

zweitens von weiteren Formeln, die nichts bedeuten und die idealen Gebilde unserer Theorie sind.
ترجمه= دوم، فرمولهایی هستند که هیچ معنایی ندارند و ریختارۀ ( یا ساختارۀ ) ایده آلِ نگره یِ ما هستند.
در نوشته ی بالا Formel برابر فرمول می شود و واژه Gebilde برابر ریختاره یا ساختار ترجمه می شود که این واژه Gebilde در زبان انگلیسی نزدیک به واژگانِ ( figure، shape، fabric ) می باشد. Gebilde در زبان آلمانی با واژگانی همچون ( Bild=عکس، تصویر، نگاره bilden=بنا کردن، تشکیل دادن، ساختن ) همخانواده هست که پس از بررسی، روشن می شود که واژه Gebilde برابرِ ریختاره و ساختاره می باشد و واژه Formel در پارسی برابر سانیز یا سانیزه می شود. Gebilde شکل و ریختِ یک فرمول را بازنمایی می کند. پس این دو را باید از یکدیگر جدا ساخت.

فورمول در کیمیا به چه معناست
برابر پارسی واژه فرمول ( formula ) ، واژه ( ( سانیز ) ) نیز می باشد.
همانگونه که در بالا گفته شده، فرمول به معنای ( دستور، سرمشق، روش و قاعده ) می باشد. و سان هم بمانند فرمول معنای ( روش، رسم، سرمشق و قاعده ) می دهد.
...
[مشاهده متن کامل]

از سوی دیگر واژه سانیز ، از دید ریختشناسی بمانند واژه آویز می باشد.
از آنجایی که بُن آینده آویختن، آویز می باشد. درست بهمین گونه، سانیز نیز بُن آینده ( ( سانیختن ) ) می شود.
پس می توان کارواژه ( سانیختن ) را به معنای ( formulate = فرمول بندی کردن ) بکار برد.
واژه ریختاره نیز یک واژه بسیار درخور به جای فرمول می باشد ولی از آنجایی که در دانش منطقِ مزداهی ( ریاضی ) واژگان ( ایزومورفیسم=یکریختی و همومورفیسم= همریختی ) در کنار واژگان ( فرمول و فرمول بندی ) جای می گیرند؛دستکم در این دانش، بهتر است برای پیشگیری از درهم ریختگی، واژگان ( سانیز و سانیختن ) جایگزینِ ( فرمول و فرمول بندی کردن ) شود.
فرمول = formula = سانیز
فرمول بندی کردن = formulate = سانیختَن
فرمول بندی شده = formulated = سانیخته ( شده )

دستورنامه
فرمول
سانیز : به این سان و پسوند نوین - ایز که کهن آن - ایک است
دیسول : دیس = چهر و - اول یا اوله یا - اولو پسوند کوچکی مانند کوچولو = کوچ - اولو
فرمول : ریختار
دکتر کزازی واژه ی " ریختار" را در نوشته های خود به جای " فرمول " formule بکار برده است.
نامه ی باستان ، ج ۳ ، داستان سیاوش ، دکتر کزازی ۱۳۸۴، ص ۲۵۹. 》
دستور ، ورد
در پارسی " نمودک " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو .
ریختاره، ساختارنما ( آریانپور ) ، ساختاره
{'اسم، و مأخوذ از زبان فرانسوی'} دستور، اسلوب، قاعده، سرمشق، نمونه، رمز.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس