order (اسم)
سامان، ساز، امر، سیاق، دسته، ترتیب، نظم، ارایش، انجمن، حواله، خط، دستور، فرمان، نوع، مقام، صنف، زمره، رسم، ارجاع، فرمایش، ضابطه، ردیف، رتبه، امریه، انتظام، ایین، سفارش، طرز قرار گیری، راسته، نظام، ایین و مراسم، فرقهیاجماعت مذهبی، گروه خاصی، دسته اجتماعی، درمان
bill (اسم)
صورت حساب، سند، نوک، اسکناس، منقار، لایحه، قبض، لایحه قانونی، برات، فرمان، سیاهه، نوعی شمشیر پهن
word (اسم)
خبر، خطابت، عهد، لفظ، حرف، گفتار، قول، فرمان، فرمایش، سخن، پیغام، کلمه، لغت، واژه
edict (اسم)
فرمان قانون، حکم، فرمان، قانون
precept (اسم)
خطابه، پند، امر، حکم، فرمان، نظام نامه، امریه، قاعده اخلاقی
instruction (اسم)
دستورالعمل، راهنمایی، فرمان، اموزش، سفارش
command (اسم)
فرمان، فرماندهی، سرکردگی، فرمایش
decree (اسم)
حکم، فرمان
mandate (اسم)
اختیار، حکم، تعهد، فرمان، قیمومت، وکالتنامه
commission (اسم)
انجام، ماموریت، حکم، هیئت، تصدی، فرمان، حق العمل، کمیسیون، حق کمیسیون
errand (اسم)
ماموریت، فرمان، ارجاع، پیغام
institute (اسم)
انجمن، بنیاد، فرمان، بنگاه، موسسه، بنداد، هیئت شورا، اصل قانونی
sanction (اسم)
تصویب، فرمان، جواز، ضمانت اجرایی قانون، فتوای کلیسایی، تایید رسمی، دارای مجوز قانونی دانستن
ordonnance (اسم)
وضع، حکم، سبک معماری، ترتیب، فرمان
charter (اسم)
خط، مزایا، فرمان، اجازه نامه، منشور، امتیاز
steering wheel (اسم)
فرمان، رل، چرخ فرمان، چرخ سکان، فرمان اتومبیل
commandment (اسم)
حکم، فرمان، دستور خدا
ordinance (اسم)
امر، تقدیر، حکم، فرمان، ایین
handlebar (اسم)
فرمان، دسته دوچرخه
rescript (اسم)
رساله، حکم، فرمان، دست خط، فتوای پاپ