واژه فرقه
معادل ابجد 385
تعداد حروف 4
تلفظ ferqe
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی: فرقَة، جمع: فِرَق]
مختصات ( فِ رْ قِ ) [ ع . فرقة ] ( اِ. )
آواشناسی ferqe
الگوی تکیه WS
... [مشاهده متن کامل]
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد
سلیم
فرقه: واژه ای اربی ست به معنی گروه و در جاهایی هم معنی گروه گروه می دهد مانند اسلام پس از مرگ پیامبر چند فرقه شد یعنی اسلام پس از مرگ پیامبر گروه گروه شد.
Sect
دار و دسته
فرقه از ماده فرق ( بر وزن حلق ) به معنی جدا شدن است ، و لذا فرقه و فرق به قطعه یا جماعتی گفته می شود که از بقیه جدا گردد . ( تفسیر نمونه ج : 15 ص : 245 )
* فریق
مردم بیشتر از فرقه. ج، افرقا، افرقة، فُرُق، فروق. چه بسا �فرق � به معنی جماعت به کار رود چه کم و چه بسیار باشد. ( از اقرب الموارد ) . گروه. ( ترجمان علامه ٔ جرجانی ) :
خر کمیز خر ببوید بر طریق
... [مشاهده متن کامل]
مشک چون عرضه کنم بر این فریق.
مولوی.
گفتم میان عابد و عالم چه فرق بود
تا اختیار کردی از آن این فریق را؟
سعدی.
گروهبندی
جماعت، جمع، جمعیت، حزب، دسته، صنف، طایفه، طبقه، فریق، گروه، شاخه، سنخ
فرقه SECT :[اصطلاح جامعه شناسی] جنبش مذهبی که از آیین رسمی جدا می شود.
منبع https://rasekhoon. net
واژه فرقه از پرغ ایرانی می آید:
واژگان سنسکریت زیرین نشان میدهند para به معنای سواگونگی جداگونگی با واژه پارسی پرغ ( درعربی فرق ) همریشه است.
परजन parajanaآدمی دیگر - جان دیگر=
परकीय parakiyaکسی دیگر=
प्रगत pragata=جدا - کنار - سوا
در پهلوی " ریستگ " برابر فرهنگ کوچک زبان پهلوی از مکنزی و برگردان بانو مهشید میرفخرایی.
شاخه
فُرقة=جدایی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)