فرح

/farah/

    cheerfulness
    exhilaration
    joy
    jok

فارسی به انگلیسی

فرح افزا
exhilarating

فرح بخش
pleasant, enlivening, exhilarating, refreshing, tonic

مترادف ها

joy (اسم)
لذت، خوشی، طرب، سرور، فرح، خرسندی، مسرت، حظ

cheerfulness (اسم)
طرب، سرور، فرح

پیشنهاد کاربران

این واژه برگرفته از {فَر} پارسی به چَمِ {شکوه} گرفته شده است که در واژگان و به ویژه نام های بِسیاری به کار رفته است.
بِدرود!
چون فرح بر عکس شده کلمه حرف می باشد ، باید معنا هایی در ارتباط با کلمه حرف هم داشته باشد ، مثل: حرف نیکو یا حرف ارزشمند.
فرح ( انگلیسی: Farah؛ زادهٔ ۹ دسامبر ۱۹۶۸ ) با نام کامل فرح ناز هاشمی یک هنرپیشه اهل هند است. وی بیشتر در دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ میلادی بازی می کرده است.
از فیلم ها یا برنامه های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته است می توان به جنجال اشاره کرد.
...
[مشاهده متن کامل]

فهرست برخی از فیلم هایی که فرح در آنها به ایفای نقش پرداخته است:
• جنجال
• این زندگی است
• بگذار زندگی کند
• نمک
• طعمه
• ناگهان
• روزی با عزت
• طاقت
• دو زندانی
• دشمن محبت
• ایمان دار
• بازار سیاه
• مقابله
• حساب زخم ها
• سوزاندن گناه
• تا زمان مرگ
• عشق ۸۶
• پالی خان
• چهارراه
• شماره پدر
• آتش دل
• ایده
• طوفان گناه
• ورو دادا
• خطرناک
• هر کس سرنوشت خود را دارد
• فاصله

فرح
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/فرح_(بازیگر)
فرح به معنی شادی ماضی مضارع امر مصدر
فرح مادرش امر مضارع ماضی
کلمه ( فرح ) به معنای سرور است ، و این دو کلمه ( فرح و سرور ) نظیر هم هستند، و هر دو به معنای باز شدن قلب به خاطر چیزی است که از آن لذت میبرد، و ضد این دو کلمه ( غم ) ( با تشدید میم ) است . ( ترجمه المیزان )
شاد شد
خوشحال شد

هوالعلیم
فَرَح : شادی وشادمانی؛ خشنودی ؛ مَسَرَّت ؛خوشحالی
معنی های زیبا و شادی آور

بپرس