فرانک
مترادف ها
پیشنهاد کاربران
فرانک farānak: این نام در پهلوی frānak نگاشته شده ( فرهنگ واژه های پهلوی بهرام فره وشی ) ؛ در سغدی frān و در سنسکریت prāna ( در سنسکریت واج ف نیست ) هر دو به معنی دم، نفس، باد زندگی، زندگی، نیرو، توان
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
است و یکی از پنج باد حیاتی است ( اپانه apāna، اودانه udāna، پرانه prāna، سمانه samāna، ویانه vyāna ) ( فرهنگ سنسکریت - انگلیسی مونیر ویلیامز چاپ 1964 ) که پسوند صفت ساز اَک ak به آن افزوده شده و فرانک شده به معنی زندگی بخش، جان بخش، توان بخش، نیرو بخش.
فرانک : فرانک مادر فریدون،
فرانک زن ابتین بوده است و اولین ملکه توی ایران بوده و معنیش میشه پروانه ی سیاه که ازاده
پروانه
فرانک از سه بن تشکیل شده است: فَر آن ک. فر به معنای جلال و شکوه و بزرگی و مجازا عنوان شاه و ملکه بوده است. آن به معنای آفریننده نادیدنی است که در کلمات آنا به معنای مادر و آننه ( ننه ) مادربزرگ هم دیده
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
میشود. ک همان کی به معنای زمین است. گیاه ( کیا ) از همین بن است. فَرانک یعنی ملکه آفریننده گیاه. جشن نوروز هر سال به یاد فرانک برگزار میشود ودر فرهنگ اروپا از فرانک به ایستار یاد شده است.
فرانک هستم عاشق اسمم هستم
معنیش پروانه آزاد رها
و معنی اولین ملکه ای که اسمش فرانک بوده
معنیش پروانه آزاد رها
و معنی اولین ملکه ای که اسمش فرانک بوده
ب معنایی پروانه ی آزاد❤️
لغت مادی ( قوم ماد ) فرانک ( فرنه=شکوه/کا=پسوند دارندگی ) به معنای شکوهمندکه در آرامی و عبری پرانک ثبت شده از واژه اوستایی هرنکا ( h ) varnaka ستانده شده همانطور که در ایران کهن لقب خورنکا xvarnaka به معنای اعلیحضرت majesty بوده است.
منبع : http://parsicwords. mihanblog. com/
منبع : http://parsicwords. mihanblog. com/
فرانک
به معنای: پروانه، از شخصیت های شاهنامه، نام دختر برزین و زن بهرام گور، نام مادر فریدون پادشاه پیشدادی و همسر آبتین
ریشه مربوط به: فارسی
به معنای: پروانه، از شخصیت های شاهنامه، نام دختر برزین و زن بهرام گور، نام مادر فریدون پادشاه پیشدادی و همسر آبتین
ریشه مربوط به: فارسی
فرانک:
دکتر کزازی در مورد واژه ی " فرانک" می نویسد : ( ( فرانک مام فریدون، در اوستا یادی نرفته است. به گمان بسیار، " ک" در آن پساوند است. ستاک نام: فران، می تواند بود که از فْرانای اوستایی برابر با پْرنا در سانسکریت که به معنی دَم و دَم دادن است بر آمده باشد؛ بر این پایه، ریخت اوستایی آن با پساوند ِ " کِهینکی" ( = تصغیر ) فرانَکا می تواند بود به معنی "خُردْدَم"، " آنکه دم های خُرد بر می آورد". م ک. کزازی می انگارد که شاید "فرانک" فرّیا آنا کا friya - āna - ka بوده است، ساخته شده از فْریا در اوستایی به معنی "خوشایند و دلخواه" و آنای سانسکریت به معنی دهان؛ بر این پایه، معنی آن " آنکه دهان خوش و دل انگیز دارد" می تواند بود. این نام در ریخت کوتاه شده ی "فرانه" نیز کاربرد یافته است و نامی است که بر دختران نهاده می شود. استاد "فرخنده" را در بیت به گونه ای به کار برده است. که گویی معنی نام فرانک است؛ شاید وی بخش نخستین این نام را "فر" پنداشته است: "فرانک بدش نام و فرخنده بود"
... [مشاهده متن کامل]
در بندهشن، فرانک نام بانوی کیقباد و مام"کی اَپِیوِهْ " است و زنی است که از تبار به منوچهر میرساند. ) )
( ( فرانک بدش نام و فرخنده بود
به مهر فریدون دل آگنده بود ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 298. )
دکتر کزازی در مورد واژه ی " فرانک" می نویسد : ( ( فرانک مام فریدون، در اوستا یادی نرفته است. به گمان بسیار، " ک" در آن پساوند است. ستاک نام: فران، می تواند بود که از فْرانای اوستایی برابر با پْرنا در سانسکریت که به معنی دَم و دَم دادن است بر آمده باشد؛ بر این پایه، ریخت اوستایی آن با پساوند ِ " کِهینکی" ( = تصغیر ) فرانَکا می تواند بود به معنی "خُردْدَم"، " آنکه دم های خُرد بر می آورد". م ک. کزازی می انگارد که شاید "فرانک" فرّیا آنا کا friya - āna - ka بوده است، ساخته شده از فْریا در اوستایی به معنی "خوشایند و دلخواه" و آنای سانسکریت به معنی دهان؛ بر این پایه، معنی آن " آنکه دهان خوش و دل انگیز دارد" می تواند بود. این نام در ریخت کوتاه شده ی "فرانه" نیز کاربرد یافته است و نامی است که بر دختران نهاده می شود. استاد "فرخنده" را در بیت به گونه ای به کار برده است. که گویی معنی نام فرانک است؛ شاید وی بخش نخستین این نام را "فر" پنداشته است: "فرانک بدش نام و فرخنده بود"
... [مشاهده متن کامل]
در بندهشن، فرانک نام بانوی کیقباد و مام"کی اَپِیوِهْ " است و زنی است که از تبار به منوچهر میرساند. ) )
( ( فرانک بدش نام و فرخنده بود
به مهر فریدون دل آگنده بود ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 298. )
پروانه ارزو ها پروانه ی خوبی ها پروانه ای که تمام دنیا را به وجه اورده
پروانه سیاه
پرنده کوچک خوشبختی
دختر زیبا و مودب
پران با پسوند ، ک، به مانای پرنده کوچک
پروانه سیاه در قاره های آمریکا
اسم مادر من فرانک هست ، فرانک معنی زیبایی داره ، و از این اسم در داستان ها به کار برزه شده💌💌💌
فرشته کوچک
فرشته صلح ومهربانی
فرشته صلح ومهربانی
پروانه و پرنده ؛پران به مرر زمان به فران تبدیل شده و _َک بعد از فران به معنی پروانه کوچک است
پروانه ای که در بهشت روی گل ها می نشیند
پروانه سیاه
پروانه ونام مادر فریدون و زن بهرام گور
پروانه وقتی تو پیله ای اسمش فرانک هس بعد در اومدن از پیله اسمش از فرانک به پروانه تغییر پیدا میکنه
پروانه کوچک
کاراکال. حیوانی است زیبا، شکارچی و بسیار چابک. در قدیم به این حیوان پرانک، پروانک، سیاه گوش و یا غره غولاغ ( ترکی ) هم می گفتند.
از خانواده گربه سانان به رنگ زرد یک دست است. در انتهای گوش ها، دسته ای از موهای سیاه به اندازه تقریبی 6 سانتی متر وجود دارد و گوش ها توسط 20 عضله مختلف کنترل می شوند. این دستگاه حساس شنوایی امتیاز بزرگی دریافتن شکار برای کاراکال محسوب می شود. کاراکال تا حدودی به لینکس شباهت دارد. اما بدن کاراکال ظریف تر و باریک تر و ساق ها نازک تر هستند.
... [مشاهده متن کامل]
این حیوان حدود 13 الی 20 کیلوگرم وزن دارد و شکارچی بسیار ماهری است. سرعت کاراکال گاهی از سرعت دویدن یوزپلنگ هم بیشتر است. او قادر است تا حدود 5 یا 6 فوت در هوا بپرد و کلاغ های را که از زمین فاصله گرفته اند را شکار کند. این حیوان قابلیت دست آموز شدن دارد و در ایالات متحده آمریکا بعضا به عنوان حیوان خانگی نگهداری می شود. در گذشته این حیوان را تعلیم داده و در شکار استفاده می کردند.
کارکال حیوانی منزوی، قلمرو طلب و تک رو است. تنها در هنگام جفت گیری است که می توان آنها را در کنار یکدیگر دید. در شکاف صخره ها، زیر بوته های بزرگ و حفره حیوانات دیگر لانه می سازد. کاراکال، گربه ای شبگرد است و مانند سایر گربه سانان بزرگ در ساعات اولیه صبح و یا درنیمه شب شکار می کند. درمناطق سردسیرو زمستان ها در طول روز دیده می شوند. گاهی کاراکال همچون پلنگ، شکارش را برای مصرف چند روز بر بالای درخت برده و پنهان می کند.
این گربه در برخورد با انسان و وسایل نقلیه بسیار ترسیده و هیچ حرکتی از خود نشان نمی دهد، به طور که می توان آن را با دست گرفت. البته در شرایطی که محاصره شود و یا همراه خود توله داشته باشد به حیوان خطرناکی تبدیل شده و با حملات و پرش های ناگهانی به نواحی سر و گردن انسان حمله می کند.
کاراکال دشمن طبیعی ندارد و به محض احساس خطر به بالای درخت می رود. تنها دشمن این حیوان، انسان است. این جانور یا بخاطر پوستش و یا بخاطر شکار مرغ و خروسان، توسط کشاورزان کشته می شود. در کشورهای آسیایی از جمله ایران وضعیت این گربه سان به دلیل کمبود طعمه و همچنین شکار رو به کاهش است. از جمعیت فعلی آنها در ایران آمار و اطاعات دقیقی در دست نیست. اخیراً مواردی از مشاهده آنها در اطراف کرمان و باغ های مرکبات جیرفت گزارش شده است.
از خانواده گربه سانان به رنگ زرد یک دست است. در انتهای گوش ها، دسته ای از موهای سیاه به اندازه تقریبی 6 سانتی متر وجود دارد و گوش ها توسط 20 عضله مختلف کنترل می شوند. این دستگاه حساس شنوایی امتیاز بزرگی دریافتن شکار برای کاراکال محسوب می شود. کاراکال تا حدودی به لینکس شباهت دارد. اما بدن کاراکال ظریف تر و باریک تر و ساق ها نازک تر هستند.
... [مشاهده متن کامل]
این حیوان حدود 13 الی 20 کیلوگرم وزن دارد و شکارچی بسیار ماهری است. سرعت کاراکال گاهی از سرعت دویدن یوزپلنگ هم بیشتر است. او قادر است تا حدود 5 یا 6 فوت در هوا بپرد و کلاغ های را که از زمین فاصله گرفته اند را شکار کند. این حیوان قابلیت دست آموز شدن دارد و در ایالات متحده آمریکا بعضا به عنوان حیوان خانگی نگهداری می شود. در گذشته این حیوان را تعلیم داده و در شکار استفاده می کردند.
کارکال حیوانی منزوی، قلمرو طلب و تک رو است. تنها در هنگام جفت گیری است که می توان آنها را در کنار یکدیگر دید. در شکاف صخره ها، زیر بوته های بزرگ و حفره حیوانات دیگر لانه می سازد. کاراکال، گربه ای شبگرد است و مانند سایر گربه سانان بزرگ در ساعات اولیه صبح و یا درنیمه شب شکار می کند. درمناطق سردسیرو زمستان ها در طول روز دیده می شوند. گاهی کاراکال همچون پلنگ، شکارش را برای مصرف چند روز بر بالای درخت برده و پنهان می کند.
این گربه در برخورد با انسان و وسایل نقلیه بسیار ترسیده و هیچ حرکتی از خود نشان نمی دهد، به طور که می توان آن را با دست گرفت. البته در شرایطی که محاصره شود و یا همراه خود توله داشته باشد به حیوان خطرناکی تبدیل شده و با حملات و پرش های ناگهانی به نواحی سر و گردن انسان حمله می کند.
کاراکال دشمن طبیعی ندارد و به محض احساس خطر به بالای درخت می رود. تنها دشمن این حیوان، انسان است. این جانور یا بخاطر پوستش و یا بخاطر شکار مرغ و خروسان، توسط کشاورزان کشته می شود. در کشورهای آسیایی از جمله ایران وضعیت این گربه سان به دلیل کمبود طعمه و همچنین شکار رو به کاهش است. از جمعیت فعلی آنها در ایران آمار و اطاعات دقیقی در دست نیست. اخیراً مواردی از مشاهده آنها در اطراف کرمان و باغ های مرکبات جیرفت گزارش شده است.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٥)