فراموشی

/farAmuSi/

    forgetfulness
    amnesia
    oblivion

فارسی به انگلیسی

فراموشی داشتن
to have a bad memory

مترادف ها

amnesia (اسم)
فراموشی، نسیان

forgetfulness (اسم)
فراموشی، فراموشکاری

oblivion (اسم)
فراموشی، نسیان، گمنامی، از خاطر زدایی

lethe (اسم)
فراموشی، نسیان، اب رودخانه بزرخ

پیشنهاد کاربران

نسی . [ ن َس ْی ْ ]
نسی. . .
آلزایمر هم معنی میده
نسیان، نسی
فراموشیforgetting
:[ اصطلاح علوم تربیتی]ناتوانی از یادآوری یک تجربه درهرزمان یا به طور کلی، فقدان توانایی برای یادآوری، شناخت یا بازسازی آنچه قبلاً آموخته شده است. البته این نوع فراموشی یک امرطبییعی است و نباید آن را با فراموشی مرضی ( amnesia ) که در حالت غش یا بعد از یک صدمه مغزی پیدا می شود، اشتباه کرد.
...
[مشاهده متن کامل]

درنظریه های سنتی یادگیری، فراموش کردن به ضعف پیوند تداعی، نسبت داده شده و ناشی از فقدان تقویت یا فعالیت فرایندهای مهارت و مزاحم تلقی می شود، طبق نظر گاتری ( Guthrie, E. R ) همه فراموشیها شامل متوقف شدن تداعیهای قدیمی از راه ایجاد تداعیهای تازه است. در نظریه گشتالت، چون فرض می شود ادراک و یادگیری به سازان کل های پیوسته نسبت دادده می شود، فراموش کردن نتیجه گستگی حافظه ساخت یافته یا تداخل در آن تلقی می گردد.

رامیار دارا جان دو توپ می کنید.
تلویر یون حر اون حر الیریه می کنید.
نسیان
فراموش کردن به معنی از یاد بردن نیز هست

نسی

بپرس